تايوان

تایوان در جهت «اوکراین‌سازی» مهندسی شدۀ آمریکا گام برمی‌دارد

تارنگاشت عدالت

 
نویسنده: برایان برلِتیک
مترجم:  م. قربانی
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
۲۷ مه ۲۰۲۴

 

 

 

استان جزیرۀ چینی تایوان، هم‌چنان مورد هدف آمریکا و نیروهای سیاسی نیابتی آن است تا کنترل سیاسی را به دست گیرند و آن‌را به یک «دژ شکن» ژئوپلینیک علیه بقیه چین تبدیل کنند.

با در نظر گرفتن پی‌آمدهای فاجعه‌باری که کشور اروپای شرقی اوکراین از استراتژی مشابهی که آمریکا طراحی کرده است، رنج می‌برد، درک آن‌چه واشینگتن با تایوان انجام می‌دهد، افشای آن و احتمال اجتناب از عواقب مشابه در منطقه آسیا و اقیانوسیه امری ضروری است.

«رییس‌جمهور» جدید، همان سیاست جدایی‌طلبی
«حزب ترقی‌خواه دمکراتیک» لای چینگ-ته مورد حمایت آمریکا، به عنوان «رییس‌جمهورِ» اداره‌کنندگان محلی، سیاست هم‌گرایی بیش‌تر با آمریکا را که شامل تبعیت نظامی، سیاسی و اقتصادی می‌شود، دو چندان کرد.

سَلَفِ لای چینگ-ته، سای اینگ-ون، بر گسترش حضور نیروهای آمریکایی نظارت داشت، که به گفته وال استریت ژورنال شامل ادعای جزایر خارجی از طرف دولت مستقر در تایپه و هم‌چنین تنش‌های فزاینده با بقیه چین می‌شد. اقتصاد محلی تایوان به طور مداوم آسیب دیده است، زیرا دولت این جزیره تلاش می‌کند «وابستگی» خود را به چین کاهش دهد، که بزرگ‌ترین بازار (تقریباً نصف) تمام صادرات صنایع محلی است.

تایوان یک کشور نیست
گاردین در مقاله خود با عنوان «چین نسبت به تلافی‌جویی علیه تایوان پس از سخنرانی رییس‌جمهور هشدار می‌دهد»، تلاش می‌کند چین را به عنوان قلدر در مقابل تایوان «مستقل» نشان دهد.

مقاله ادعا می‌کند: «پکن پس از سخنرانی تحلیف رییس‌جمهور جدید، لای چینگ-ته، که در آن مواضع دولت خود در مورد حاکمیت را حفظ کرد، نسبت به اقدامات تلافی‌جویانه تعریف نشده علیه تایوان هشدار داد و ادعای پکن را مبنی بر این‌که تایوان استانی از چین است، نپذیرفت.»

اما، این واقعیت که تایوان یک استان چین است، صرفاً «ادعای چین» نیست. این سیاست از سوی سازمان ملل متحد، سیاست «چین واحد» کشورهای سراسر جهان، از جمله ایالات متحده، اکثر کشورهای اروپایی، و نیز قانون اساسی خود «جمهوری چین» مستقر در تایوان به رسمیت شناخته شده است.

گاردین همراه با بسیاری از رسانه‌های جمعی غرب، عمداً به عموم مردم در مورد وضعیت تایوان اطلاعات نادرست می‌دهد تا به تلاش‌های ایالات متحده برای تبدیل این استان جزیره‌ای به یک نیروی نیابتی در برابر بقیه چین کمک کند، درست به همان روشی که اوکراین به یک نیروی نیابتی علیه روسیه تبدیل شده است.
گاردین هم‌چنین خاطرنشان کرد: «دفتر امور تایوان چین سخنرانی لای را «اعتراف صریح استقلال تایوان» خواند و دوباره لای را «جدایی‌خواه خطرناک» نامید.

در بیانیه‌ای که به چن بینهوا، سخنگوی دفتر امور تایوان نسبت داده شده است، گفته شده است: «”هیچ‌کس بیش از ما امیدوار نیست که سرزمین مادری به طور صلح‌آمیز و واقعی به اتحاد مجدد دست یابد.” با این حال، ما باید به ضد حمله و مجازات مقامات حزب ترقی‌خواه دمکراتیک در تبانی با نیروهای خارجی برای ادامه تحریکات “استقلال” بپردازیم.»

البته نیروهای خارجی مورد اشاره، واشینگتن و متحدانش هستند. حزب ترقی‌خواه دمکراتیک و هر دو، سای اینگ-ون و لای چینگ-ته، به طور اخص سابقه طولانی در همکاری با دولت ایالات متحده، از طریق «مؤسسه آمریکایی تایوان» مستقر در تایوان دارند.

«مؤسسه آمریکایی تایوان» به عنوان سفارت آمریکا عمل می‌کند، زیرا آمریکا به طور رسمی تایوان را به عنوان یک کشور به رسمیت نمی‌شناسد. در واقع، در وب‌سایت رسمی وزارت امور خارجه آمریکا در مورد وضعیت تایوان، به طور خاص آمده است که «ما از استقلال تایوان حمایت نمی‌کنیم»، در حالی‌که اعتراف می‌کند که «موسسه آمریکایی تایوان» «یک سازمان غیردولتی است که طبق قانون روابط تایوان مؤظف شده است روابط غیر رسمی ایالات متحده با تایوان را انجام دهد.»

تسخیر سیاسی تایوان از سوی واشنگتن
تایوان در اصل محل پناهگاه فراریان کومینتانگ، بازندگان مورد حمایت آمریکا، در جنگ داخلی چین پس از پایان جنگ جهانی دوم بود. برای این‌که چین نتواند بقایای نیروهای نیابتی واشینگتن را از بین ببرد، ایالات متحده هزاران سرباز را در جزیره تایوان مستقر کرد و برای حفظ آن‌چه که در آن زمان به عنوان یک شبه‌دولت در تبعید در نظر گرفته می‌شد، سرمایه‌گذاری زیادی کرد.

در دهه ۱۹۷۰، هدف از بازگرداندن کومینتانگ به قدرت بر بقیه چین دیگر عملی نبود. واشینگتن، همراه با سایر نقاط جهان، جمهوری خلق چین مستقر در پکن را رسماً به عنوان دولت مشروع چین، از جمله تایوان، به رسمیت شناخت. ایالات متحده نیز موافقت کرد که نیروهای نظامی خود را تخلیه کند و در نهایت به فروش تسلیحات به تایوان پایان دهد.

علیرغم این اقدامات اولیه و این‌که تا به امروز ایالات متحده به طور رسمی استقلال تایوان را مردود می‌داند، سیاست این کشور در سال‌های اخیر منحصراً بر ترویج تجزیه‌طلبی متمرکز بوده است، از جمله از طریق بازگشت نیروهای آمریکایی به جزیره، ایجاد نیروهای نظامی برای اداره جزیره، ایجاد حزب ترقی‌خواه دمکراتیک و کمک به تحکیم کنترل سیاسی آن بر جزیره و سپس سوق دادن جمعیت به سوی ضدیت با چین و طرفداری از تجزیه‌طلبی.

تایوان: نیروی نیابتی یکبار مصرف
در حالی‌که هدف نهایی برای دهه‌ها تبدیل تایوان به رژیم وابسته به آمریکا، کاملاً مستقل از چین، و استفاده از آن به عنوان یک «ناو هواپیمابر غرق نشدنی» علیه بقیه چین بوده است، اکنون احتمال چنین رویدادی ضعیف است. هدفِ بسیار حساب شده‌تر، استفاده از تایوان به عنوان ابزاری برای پیچیده کردن ظهور چین است که به استراتژی بزرگ‌تر آمریکا برای محاصره و مهار آن کمک می‌کند و هزینه اتحاد مجدد کامل تایوان با بقیه چین را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد.

مقالات اخیرتر اتاق‌های فکر، از جمله مقاله ژانویه ۲۰۲۳ مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی که با عنوان «نبرد اول جنگ بعدی: بازی‌های جنگی و تهاجم چین به تایوان» گزارش شده است، درباره «تهاجم» احتمالی چین به استان جزیره‌ای خود بحث می‌کند، و اعتراف می‌کند که هر چند معتقد است ایالات متحده در نهایت می‌تواند این عملیات نظامی را مختل کند، اما بهای آن «خسارات گسترده به زیرساخت‌ها و اقتصاد تایوان» است.

بدیهی است که پاکسازی سطح فیزیکی تایوان از تمام صنایع و زیرساخت‌هایی که اقتصاد آن‌را نابود می‌کند، مساوی با نابودی دستگاه اداری خود تایوان است. درست مانند اوکراین، که سیاست‌گذاران ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ کمک به افزایش نظامی به منظور تحریک، به جای جلوگیری از مداخله نظامی روسیه را پیشنهاد کردند. هدف جلوگیری از درگیری یا نجات اوکراین یا تایوان نیست، بلکه برعکس تحریک درگیری است که می‌تواند هزینه‌های زیادی را برای هر دو به همراه داشته باشد، به این امید که روسیه یا چین یا هر دو را تا سر حدّ فروپاشی به سبک اتحاد جماهیر شوروی «پیش» ببرند.

اوکراین در حال حاضر هزینه این سیاست در قبال روسیه را می‌پردازد، این سیاست به طور قطع در مورد «سوق دادن» روسیه یا تسریع سقوط دولت یا اقتصاد آن شکست خورده است. استفاده از تایوان برای سیاست‌گذاران آمریکا، به شیوه‌ای مشابه، بعید است موفقیت‌آمیز باشد، اما خود تایوان احتمال دارد در صورت درگیری در آینده، به همان شدت آسیب ببیند که امروز اوکراین در بحبوحه درگیری‌های جاری از آن رنج می‌برد. درست همان‌طور که بقیۀ اروپا از جنگ نیابتی واشینگتن علیه روسیه در اوکراین رنج می‌برد، استفاده واشینگتن از تایوان برای تحریک پکن تأثیر بی‌ثبات کننده‌ای در منطقه آسیا-اقیانوسیه خواهد داشت.

روی کار ماندن حزب مورد حمایت آمریکا، حزب ترقی‌خواه دمکراتیک، در تایپه به احتمال زیاد خطر تبدیل شدن تایوان به «اوکراین» بعدی را تضمین می‌کند. در این میان، اقتصاد محلی تایوان هم‌چنان آسیب خواهد دید، زیرا دولت فعلی به طور غیر منطقی از بقیه چین دور می‌شود و خود را بیش‌تر تابع اهداف سیاست خارجی ایالات متحده می‌کند.

تنها زمان نشان خواهد داد که آیا سیاست خود پکن برای اتحاد کامل مجدد می‌تواند از سیاست واشینگتن برای تخریب جزیره پیشی بگیرد یا خیر. رویکرد چین شامل ترکیبی از قدرت نظامی برای مقابله با نظامی شدن روزافزون جزیره و نیز افزایش انگیزه‌های اقتصادی برای به اشتراک گذاشتن صلح، ثبات و رفاه با تایوان است که بقیه چین به طور فزاینده‌ای از اویل قرن گذشته از آن برخوردار بوده است.