روسيه-چين-آمريکا

تعمیق روابط روسیه و چین، فریبکاری آمریکا را برملا می‌کند

 
 
تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: آلینا ایم
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
۳ مه ۲۰۲۴

 

 

ایالات متحده همیشه چین و روسیه را زیر نظر داشته است، زیرا هر دو کشور پیوسته مثل خار در چشم آمریکا بوده اند. اما، مشکل فریبکاری‌ای است که آمریکا در هر حرکتی که انجام می‌دهد از خود بروز می‌دهد. در طول تاریخ، آمریکا (مستقیم یا غیرمستقیم) در فیلیپین، کوبا، نیکاراگوئه، ویتنام، عراق، سوریه، مصر، پاکستان و لیبی نفوذ و مداخله کرده است و همیشه برای حفظ منافع خود آن‌را به نام «احیای دمکراسی» انجام داده است.

پس از جنگ جهانی دوم، تا سال ۲۰۰۱، ایالات متحده در ۲۰۱ درگیری مسلحانه در ۱۵۳ مکان دخیل بوده است، این یعنی آمریکا در پشت ۸۰ درصد از کل جنگ‌های سراسر جهان طی این زمان قرار داشت. آمریکا به طور مستمر در امور هر کشوری که بخواهد مداخله می‌کند، اما به محض این که یک اتحاد غیر آمریکایی شکل می‌گیرد و شروع به قوی شدن می‌کند، آمریکا بهانه‌ای پیدا می‌کند تا آن‌را طرد کند.

برای نمونه بحران کنونی در دریای جنوبی چین را در نظر بگیرید. این هیچ ربطی به آمریکا برای دخالت در منطقه‌ای که در حال حاضر با پیچیدگی‌هایی همراه است، ندارد. با این حال، ایالات متحده چندی پیش اعلام کرد که با همکاری فیلیپین در رزمایش‌های نظامی بسیار پر خرج در منطقه شرکت خواهد کرد. این «بالیتاکان»‌ها یا رزمایش‌های نظامی «دوش به دوش»، که تا دهم ماه مه ادامه دارد، با مشارکت ۱۶.۷۰۰ سرباز در مناطق نزدیک تایوان و دریای جنوبی چین انجام می‌گیرد.

وقتی صحبت از تایوان می‌شود چین معتقد است که تایوان بخشی از خاک چین است و هر موضوعی که به تایوان مربوط می‌شود، مسأله داخلی پکن است. با این حال، قانون روابط تایوان، مصوبه کنگره ایالات متحده، تضمین می‌کند که آمریکا برای دفاع از تایوان سلاح تهیه خواهد کرد. بایدن بارها در مورد پشتیبانی از تایوان صحبت کرده است، و گفته است که در صورت عملیات نظامی چین در جزیره، ارتش آمریکا برای دفاع از جزیره نیرو پیاده خواهد کرد. ارتش ایالات متحده برای اطمینان از حضور دایمی خود در منطقه و مقابله با حرکت چین در ارتباط با تایوان، پایگاه‌های دایمی خود را در ژاپن حفظ کرده و در فیلیپین دارای حق پایگاه است.

اما در عین حال، آمریکا به چین حتی به خاطر تجارت با روسیه هشدار می‌دهد. ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده اظهار داشت که: «جمهوری خلق چین از تلاش‌های جنگی روسیه حمایت می‌کند و این کار را با کمک به افزایش تولیدات دفاعی این کشور انجام می‌دهد … جمهوری خلق چین مقادیر قابل توجهی از ابزارهای ماشینی، میکرو الکترونیک، هواپیماهای بدون سرنشین و فن‌آوری موشک‌های کروز و نیترو سلولز در اختیار روسیه قرار می‌دهد که روسیه از آن‌ها برای ساخت پیشران‌های تسلیحاتی استفاده می‌کند.»

وی ادامه داد که چین «در حال پر کردن شکاف‌های حیاتی در چرخه تولید دفاعی روسیه است»، و این‌که «حمایت چین به طور فعال جنگ روسیه در اوکراین را ممکن می‌سازد و این تهدیدی جدی برای امنیت اروپا است … ما شرکت‌های مربوطه را در جمهوری خلق چین تحریم کرده ایم و آماده ایم تا در صورت لزوم اقدامات بیش‌تری را انجام دهیم.» آمریکا حتی چین را مستقیماً تهدید کرد و گفت: «آماده است تا در صورت لزوم اقدامات بیش‌تری انجام دهد.»

واقعیت این است که آمریکا در حال حاضر قلدر محله است، و نمی‌خواهد کسی به اصطلاح قدرت آن‌را به چالش بکشد. علاوه بر این، متحدان خود را نیز تحت فشار قرار می‌دهد تا همین موضع را اتخاذ کنند. ایالات متحده از اروپا خواسته است که فشار دیپلماتیک و اقتصادی بر پکن را برای توقف داد و ستد با روسیه افزایش دهد. حمایت چین از روسیه از سوی همه شرکت کنندگان محکوم شد و تحریم‌های احتمالی بیش‌تری برای جمهوری خلق چین مورد بحث قرار گرفت. در همین دیدار، حتی وزیر خارجه آلمان اعلام کرد که کشورش نمی‌تواند بپذیرد که چین روابط نزدیک‌تر با روسیه را دنبال کند.

به گفته ایان برِمر، تحلیلگر ریسک سیاسی، آمریکا و متحدانش در تلاش هستند تا اوکراین را قوی‌تر کنند، حتی اگر این به معنای تشدید جنگ در طول زمان باشد. و این امر برای اطمینان از آن است که در نهایت بتوانند با روسیه بر مبنای شرایط خود مذاکره کنند.

در پاسخ به این اتهامات، لئو پنگویو، سخنگوی سفارت چین در آمریکا گفت: که چین به هیچ طرفی در مناقشه روسیه و اوکراین سلاح ارایه نکرده است. وی هم‌چنین اظهار داشت که: «در تجارت عادی بین چین و روسیه نباید مداخله شود یا محدودیت ایجاد گردد. ما از آمریکا می‌خواهیم که از برخورد تحقیرآمیز و نیز مقصر جلوه دادن روابط عادی میان چین و روسیه خودداری کند.»

ریاکاری آمریکا در مورد حقوق بشر و «دمکراسی» نیز به طور فزاینده‌ای آشکارتر می‌شود – به ویژه پس از نسل‌کشی مداوم در فلسطین. در همین هفته سنای آمریکا به کمک ۹۵.۳ میلیارد دلاری به اوکراین، اسرائیل، تایوان رأی مثبت داد. در مورد نظر رییس‌جمهور بایدن در باره تصویب، او یک بار دیگر تأکید کرد که ایالات متحده «قاطعانه طرفدار دمکراسی و آزادی و علیه استبداد و ظلم است.»

تفکیک بسته کمکی، مشابه آن‌چه در لایحه در فوریه تصویب شد، شامل ۶۰.۸ میلیارد دلار برای اوکراین، ۲۶.۴ میلیارد دلار برای اسرائیل (و کمک‌های بشردوستانه برای غیر نظامیان در مناطق درگیری از جمله غزه)، و ۸.۱ میلیارد دلار برای منطقه هند و اقیانوس آرام است. از آنجایی که ایالات متحده نقش حمایتی بزرگی در نسل‌کشی فلسطینی‌ها ایفا کرده است، می‌توانیم با خیال راحت فرض کنیم که ۲۶.۴ میلیارد دلار برای اسرائیل بیش‌تر برای تخریب هزینه خواهد شد. علاوه بر این، پولی که برای منطقه هند و اقیانوس آرام در نظر گرفته شده است نیز به احتمال زیاد برای تقویت منافع آمریکا علیه چین هزینه خواهد شد.

برگردیم به روابط طبیعی روسیه با چین؛ هم شی جین‌پینگ، و هم ولادیمیر پوتین تصمیم گرفته اند همه نوع روابط بین دو کشور را تقویت کنند و در برابر هژمونی ایالات متحده بایستند. به گزارش خبرنگار الجزیره، کاترینا یو،«ایالات  متحده چین را بزرگ‌ترین رقیب و روسیه را بزرگ‌ترین تهدید می‌داند … این دو کشور با افزایش نفوذ آمریکا بر اروپا و قدرت رو به رشد ناتو، و هم‌چنین تحریم‌های یک جانبه علیه هر دو کشور مخالف هستند. بنا بر این، چین و روسیه در اینجا واقعاً شرکایی طبیعی هستند.م

همین سال گذشته هر دو رهبر به وضوح بر دو مطلب تأکید کردند: «مشارکت بدون محدودیت»، و «عصر جدید همکاری». تجارت بین دو کشور در سال ۲۰۲۲ به ۱۹۰ میلیارد دلار و در سال ۲۰۲۳ به ۲۴۰ میلیارد دلار رسید. چین هم‌چنین بزرگ‌ترین مصرف کننده انرژی روسیه در سال ۲۰۲۲ بود. در اوایل ماه جاری دو کشور تعهد خود را برای تعمیق روابط تجاری و اقتصادی مورد تأیید قرار دادند.

وزیر خارجه روسیه سرگی لاورف و همتای چینی وی، وانگ یی، اخیراً همکاری‌های راهبردی بین دو کشور را مورد گفت‌وگو قرار دادند. آن‌ها معتقدند که اگرچه ناتو و سازمان امنیت و همکاری اروپا (او اس سی ای) برای تضمین امنیت و ثبات ارو-آتلانتیک حضور پیدا کردند، به نظر نمی‌رسد که اکنون مذاکرات معناداری انجام شود و بر سر چیزهایی توافق شود که منافع همه کشور‌ها و نهادهای درگیر را متعادل سازد.

وانگ یی بدون اشاره مستقیم به آمریکا تا آنجا پیش رفت که گفت: روسیه و چین باید «با هژمونیسم و سیاست قدرت، با انحصار در امور بین‌الملل از سوی تنها چند کشور مخالفت ورزند.» در مقابله با انزوا از سوی غرب، روسیه و چین اکنون بر روی یافتن شرکای هم‌فکر متمرکز شده اند تا اطمینان حاصل کنند که آمریکا نمی‌تواند به انحصار در عرصه جهانی ادامه دهد.

طنز ماجرا این است که در داخل آمریکا بر سر روسیه اختلاف نظر دارند، و متحدان غربی ایالات متحده در داخل خود در مورد چین اختلاف نظر دارند. ترامپ درباره پایان دادن به دخالت آمریکا در روسیه سخن می‌گوید و بارها خروج از ناتو را پیشنهاد کرده است، در حالی که اروپا، به دلیل قدرت اقتصادی چین، نتوانسته است موضع قاطعی علیه آن اتخاذ کند.

ایالات متحده و متحدانش مدت‌هاست که به طور ناخواسته، به خاطر تحریم‌ها، محاصره‌ها، دفاع از خود و فشار بین‌المللی، موجبات اتحاد روسیه و چین را فراهم کرده اند. حالا که رابطه این دو کشور در حال محکم‌تر شدن است، خودخواهی آمریکا وقتی صحبت از سیاست جهانی می‌شود، برای ناظران کاملاً عیان است. هنگامی‌که ایالات متحده به «دفاع از حاکمیت خود پرداخت»، آشکارا «جنگ علیه تروریسم» را آغاز کرد و برای آن ۸ تریلیون دلار هزینه کرد، باعث مرگ مستقیم ۹۴۰.۰۰۰ نفر شد، و حدود ۳۸ میلیون نفر را آواره کرد. با این حال، علیرغم هشدارهای بی‌شمار به آمریکا، در رابطه با گسترش ناتو، زمانی که روسیه سرانجام دفاع از حاکمیت خود را آغاز کرد، ایالات متحده برای تسهیل ایجاد یک جنبش جهانی علیه روسیه فریاد «دمکراسی» و «استقلال اوکراین» را سر داد. از آنجا که چین مستقیماً درگیر جنگ نیست، ایالات متحده در تلاش است تا جهان را متقاعد کند که تحریم آن‌را آغاز کند تا قدرت اقتصادی آن‌را کاهش دهد.

روشن است که ایالات متحده در طول تاریخ تنها برای از بین بردن هر گونه تهدیدی علیه هژمونی خود تلاش کرده است و وضعیت فعلی روسیه و چین نیز چیز متفاوتی نیست.