Biden_syber

حمله سایبری به پروژه‌بگیران تحریم‌ ایران

 
 
 
برگرفته از: فرهیختگان
۱۰ بهمن ۱۴۰۰
 
 
هکرهای ایرانی سایت کدام موسسه نزدیک به منافقین را هک کردند؟
 
 
 

کمتر از یک روز پس از حمله احتمالا سایبری به صداوسیما و پخش چند ثانیه‌ای تصاویری از سران منافقین و صدای یکی از سخنرانی‌های سران این گروهک، دو حمله سایبری دیگر یکی توسط گروه هکری «عصای موسی» و دیگری توسط یک هکر ناشناس به سرزمین‌های اشغالی و یک سایت همکار منافقین صورت ‌گرفت. در حمله نخست، گروه عصای موسی، با انتشار تصاویری در کانال تلگرامی خود خبر داد که دوربین‌های امنیتی مداربسته خیابان‌های فلسطین اشغالی را هک کرده است. این گروه هکری که پیش‌تر نیز در حملات سایبری خود به نهادهای رژیم‌صهیونیستی موفق عمل کرده بود، در پیامی به دو زبان عبری‌ و انگلیسی تحت عنوان «ما با چشمان شما می‌بینیم»، نوشت: «ما سال‌ها، در هر لحظه و در هر قدم شما را زیرنظر داشتیم. این تنها بخشی از نظارت ما بر فعالیت‌های شما از طریق دسترسی به دوربین‌های مداربسته داخلی است. گفته بودیم درحالی‌که تصورش را هم نمی‌کنید، شما را هدف قرار خواهیم داد.» این گروه با استفاده از قابلیت‌های خود تا به امروز موفق به هک ۱۷۲ سرور و ۲۵۷ وبگاه صهیونیستی شده‌اند و از این طریق نیز ۳۴ ترابایت دیتا به تهران انتقال داده‌اند.

اما دومین هک به آموزشکده توانا به‌عنوان مرکز فنی و عملیاتی سایبری منافقین و تحت حمایت مستقیم وزارت خارجه آمریکا برمی‌گردد. هکر ناشناسی که سایت این آموزشکده را هک کرده و در بالای آن تصویری از شهید سپهبد علی صیادشیرازی نصب کرده است، گفته که اسامی مخاطبان این سایت را افشا خواهد کرد. درحال حاضر سایت توانا از دسترس خارج شده است.

اما چرا یک گروه هکری دست به هک سایت آموزشکده توانا زده است؟ این سایت و گردانندگان آن چه کسانی هستند و چه کرده‌اند که اکنون مورد هدف یک گروه هکری ناشناس قرار گرفته‌اند؟

آموزشکده توانا در اردیبهشت‌ماه سال ۸۹ با این ادعا راه‌اندازی شد که می‌خواهد «به ایرانیان فرصت دهد تا از راه مطالعه موضوع‌های ممنوعه توسط نظام حاکم، ازجمله دموکراسی، حقوق زنان، رهبری، جدایی دین و دولت، درمان آسیب‌ها، امنیت دیجیتالی، روزنامه‌نگاری و… با نبود آزادی آموزشی در ایران مقابله کنند.» در وبسایت این موسسه درباره منابع مالی آموزشکده آمده است: «پروژه توانا با کمک‌های مالی از سوی دفتر دموکراسی، حقوق بشر و کار وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا تاسیس شد. توانا تاکنون، علاوه‌بر آن، کمک‌های بیشتری از وزارت امور خارجه آمریکا، موقوفه ملی برای دموکراسی، وزارت امور خارجه هلند و اداره نمایندگی ایالات متحده آمریکا برای توسعه بین‌المللی و گوگل دریافت کرده ‌است.» به عبارت بهتر می‌توان گفت آموزشکده یا درواقع موسسه براندازی توانا یکی از پروژه‌های مرکز آزادی خاورمیانه است که منابع مالی خود را از دفتر دموکراسی، حقوق بشر و نیروی کار در وزارت خارجه‌ آمریکا دریافت می‌کند. این موسسه تنها در سال ۲۰۱۶ بیش از یک میلیون دلار بودجه از وزارت خارجه آمریکا دریافت کرده است. این بودجه منهای مبالغ کلان دیگری است که این موسسه از جانب دیگر سازمان‌ها و گروه‌های غیردولتی محافظه‌کار و حامیان رژیم‌صهیونیستی ازجمله آیپک دریافت می‌کند. مریم معمارصادقی، رئیس این موسسه که از حامیان تندروی نئوکان‌ها و همکاران آیپک است صرفا در سال ۲۰۱۵ به خودش ۱۳۰ هزار دلار و به همسرش اکبر عطری ۱۱۰ هزار دلار حقوق داده است.

  توانا؛ لانه منافقین و ضدانقلاب

این آموزشکده به جهت پشتیبانی وزارت امور خارجه آمریکا، تبدیل به محل تجمع عناصر منافقین، ضدانقلاب، گروهک‌های تجزیه‌طلب و تمام کسانی شد که اصلی‌ترین مساله‌شان سرنگونی حکومت در ایران بود. این رویا، با تقویت بنیه دفاعی ایران و افزایش نفوذ منطقه‌ای تهران، تقریبا از بین رفت و حتی مقامات آمریکا نیز که گاهی سخن از روی میز بودن همه گزینه‌ها می‌زدند، کم‌کم در ادبیات‌شان تجدیدنظر کردند و گزینه نظامی را از دستورکار خود کنار گذاشتند. با روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا، به ائتلافی که ذیل آموزشکده توانا شکل گرفته بود، بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها (FDD) نیز اضافه شد تا به هر شکل ممکن دولت آمریکا را به سمت شدیدترین تحریم‌ها علیه ایران سوق دهد. بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها پس از اینکه وزارت امور خارجه آمریکا پروژه موسوم به «ایران دیس‌اینفو» (پروژه مبارزه با تحریف اطلاعات ایران) را به مبلغ ۱٫۵ میلیون دلار به آموزشکده توانا تحت‌نظر «مریم معمارصادقی» سفارش داد، پا به میدان گذاشت تا از این طریق بتواند به وزارت امور خارجه آمریکا نزدیک‌تر شود و یکی از عوامل خود به نام «سعید قاسمی‌نژاد» را به میز ایران در وزارت امور خارجه اضافه کند و پروژه تحریم‌ها را با شدت بیشتری پیش ببرد. در این پروژه معمارصادقی با همکاری عوامل موسسه بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و به‌ویژه سعید قاسمی‌نژاد، تلاش کرد با رویکردی ستیزه‌جویانه سیاست‌های دونالد ترامپ علیه ایران را به کاربران فضای مجازی دیکته کند. دیس‌اینفو قرار بود با اطلاعات گمراه‌کننده‌ای که مقامات ایرانی درمورد اقدامات آمریکا منتشر می‌کنند، مبارزه کند اما در واقعیت آنها به هر دیدگاهی که در تعارض با سیاست‌های دونالد ترامپ بود، حمله می‌کردند و نویسندگان را مورد آزار و اذیت آنلاین قرار می‌دادند.

در یک نمونه، یک استاد دانشگاه به نام «مارک اوون‌جونز» که از منتقدان توافق عادی‌سازی روابط رژیم‌صهیونیستی و امارات بود، بیش از ۹۰ توئیت از یکی از کارمندان FDD به نام «بنیامین وینتال» که FDD از او به‌عنوان چشمش در اروپا یاد می‌کند، دریافت کرده و در آن اتهامات عجیبی به چشم می‌خورد که از نظر توئیتر، نقض قوانین و استانداردهای این شبکه اجتماعی محسوب می‌شود. در نمونه دیگر اکانت توئیتری پروژه به یک تحلیلگر دیده‌بان حقوق‌بشر که اثرات تحریم آمریکا بر ایران را بررسی کرده بود، حمله کرد و ادعا کرد این تحلیلگر «به اصطلاح میانه‌روها» را در ایران تبلیغ می‌کند. در حمله دیگری، این اکانت یکی از روزنامه‌نگاران بی‌بی‌سی را متهم کرد که به «صدای اطلاعات گمراه‌کننده ایرانی‌ها در بی‌بی‌سی» تبدیل شده است.  پروژه دیس‌اینفو حتی سابقه حملات شخصی به روزنامه‌نگاران واشنگتن‌پست و نیویورک‌تایمز را نیز دارد. در چندین مورد، این حملات از سوی حساب‌های کاربری شخص قاسمی‌نژاد و FDD انجام و در پروژه بازتوئیت می‌شدند. در ماه می ‌۲۰۱۹ (اردیبهشت ۹۸)، در پی رسوایی ناشی از حملات مجریان پروژه دیس‌اینفو به منتقدان داخلی آمریکایی سیاست‌های ترامپ، وزارت خارجه آمریکا بودجه پروژه دیس‌اینفو را قطع کرد. اگر چه FDD تلاش می‌کرد ارتباط عواملش را با این پروژه تکذیب کند اما ارتباط قاسمی‌نژاد و بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها با این پروژه در ژوئن ۲۰۱۹ زمانی آشکار شد که FDD و کارمندان این بنیاد به دنبال حفظ فاصله رسمی با این پروژه جنجالی بودند. حساب کاربری پروژه ایران‌ دیس‌اینفو مرتبا مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و سعید قاسمی‌نژاد را تبلیغ می‌کرد.  در مهرماه سال گذشته (۹۹) پایگاه «Responsible Statecraft» گزارشی داد که در آن نقشی محوری FDD در «پروژه مبارزه با تحریف اطلاعات ایران» داشته است. این پایگاه نوشته بود که در مردادماه ۹۹، مقام‌های مرکز تعامل جهانی، وابسته به وزارت امورخارجه آمریکا در بحبوحه رسوایی پروژه مبارزه با تحریف اطلاعات ایران در یک جلسه استماع پشت درهای بسته در کنگره آمریکا حضور پیدا کردند. دو منبع در کنگره آمریکا که از حاضران در این جلسه بودند تایید کرده‌اند که یکی از اعضای لابی FDD به نام سعید قاسمی‌نژاد پیمانکار این پروژه و از حقوق‌بگیران آن بوده است. یکی دیگر از کارکنان کنگره که از حاضران جلسه استماع ژوئن بود هم گفت قاسمی‌نژاد هم در این جلسه شرکت کرده و پیمانکار پروژه جنجالی موردنظر بوده است.

 وینتال و موسسه براندازی توانا

در کنار سعید قاسمی‌نژاد، یکی از عوامل نقش‌آ‌فرین در پروژه توانا، بنیامین وینتال است. او خبرنگار روزنامه جروزالم پست اسرائیل و از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی است. وینتال در قالب پروژه آموزشکده توانا، بیش از ۹۰ توئیت برای یک استاد دانشگاه به نام «مارک اوون‌جونز» که از منتقدان توافق عادی‌سازی روابط رژیم‌صهیونیستی و امارات بود، ارسال کرده که در آن اتهامات عجیبی به چشم می‌خورد. این اتهامات از نظر توئیتر، نقض قوانین و استانداردهای این شبکه اجتماعی محسوب می‌شود. در صفحه شخصی وینتال در توئیتر او بارها و بارها توئیت‌های مریم معمارصادقی یعنی فردی که پروژه ایران دیس اینفو به او سپرده شده بود، بازنشر شده است.

نقطه تمرکز وینتال، تحریم کامل ورزش ایران است. او دراین‌باره هر موضوعی که به نظرش می‌رسد را توئیت می‌کند. اگر گزارشی یا یافته‌ای درباره ورزش ایران پیدا کند که به پروژه‌اش کمک کند، آن را بازنشر می‌کند و اگر لازم باشد نیز آن را به فارسی ترجمه می‌کند.  پس از رسوایی رفتار آموزشکده توانا و همکارانش در پروژه ضدایران، هرچند وزارت امورخارجه آمریکا پروژه را متوقف کرد اما به نظر می‌رسد همکاری وینتال با موسسه توانا همچنان ادامه دارد که او در یک روز، چند توئیت معمارصادقی را بازنشر داده است. البته این تعامل دوسویه است و معمارصادقی هم در صفحه خودش تلاش کرده تا به وینتال کمک کند. معمارصادقی در توئیتی نوشته: «اگر اطلاعات انحصاری دارید راجع‌به نقض حقوق بشر، دروغ‌های حکومت، فساد و… برای بنجامین مستقیم بفرستید. او فوق‌العاده سخت‌کوش است که صدای مردم ایران به دنیا برسد.»

  ایران‌ستیزی برای پول

آموزشکده توانا و شبکه حول او اعم از منافقین، سلطنت‌طلبان، عناصر FDD و افرادی همچون مسیح علی‌نژاد تلاش می‌کنند در هر پروژه ضدایرانی شریک شوند یا اینکه با ایجاد و ساخت کمپین‌های مختلف، از نهادهای مختلف در آمریکا و اروپا کاسبی کنند. ارسال نامه‌ای جمعی به اتحادیه اروپا برای قطع کامل رابطه و پایان برجام و تحریم هرچه بیشتر ایران اعم از اقتصادی تا ورزشی و خطوط هوایی، یک نمونه از صدها اقدامی است که این افراد انجام داده‌اند. این شبکه و همکارانش در پس هر قطعنامه ضدایرانی در اروپا و سازمان‌ملل، به ایفای نقش می‌پردازند و تلاش می‌کنند با ارائه اطلاعات دروغین به طرف‌های غربی، فشار بر ایران و مردمش را تشدید کنند. یکی از اهدافی که این موسسه سال‌ها قبل دستور اجرای آن را از وزارت امور خارجه آمریکا و کانادا گرفته بود تلاش برای ایجاد یک اجماع و تصویب قطعنامه ضدایرانی در پارلمان اروپا و رسیدن به مقاصدی مثل افتتاح دفتر پارلمان اروپا در ایران بود. تجویز عناصر توانا و همپیمانانش در شرایط امروزی که امکان نبرد نظامی با ایران تقریبا صفر است، استفاده غرب از ابزار تحریم‌ها علیه ایران است تا شاید با فشار بر مردم ایران، پروژه سرنگونی حکومت محقق شود. البته شاید در نظر آنان ایران با تحریم‌ها نیز فرونپاشد اما در حداقلی‌ترین حالت، دمیدن بر شیپور تحریم برای آنان آورده مالی قابل‌توجهی داشته است. این همان نقطه‌ای است که می‌تواند ائتلافی از مسیح علی‌نژاد تا بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و شبکه سلطنت‌طلبان (فرشگرد) را دور هم جمع کند. در شرایط فعلی این ائتلاف از مخالفان سرسخت رفع تحریم‌های ایران و بازگشت آمریکا به برجام هستند؛ چراکه با بازگشت آمریکا به برجام، شاید دیگر وزارت امور خارجه آمریکا و سایر نهادهای کمک‌کننده مالی، حاضر به تامین بودجه میلیون‌دلاری توانا و شرکایش نشوند.