Hiroshima_1 Tag danach

یک جنایت جنگی بی‌نظیر

 
 
تارنگاشت بایگانی عدالت

 

برگرفته از: عصر ما، ارگان حزب کمونیست آلمان
 

 

پرتاب بمب‌های اتمی به روی هیروشیما و ناکازاکی
 

صبح روز ۶ اوت ۱٩۴۵ هواپیمای بمب‌افکن آمریکایی «‏Enola Gay‏» به سمت هیروشیما به پرواز ‏درآمد. بمب در ارتفاع ۵٨۰ متری بر فراز مرکز شهر منفجر شد. چند ثانیه بعد موج فشار ٨۰ درصد ‏مرکزشهر را نابود کرد. حریق عظیمی شهر را بلعید که تا ۱۰ کیلومتری شهر همه درختان را طعمه آتش کرد.‏ قارچ اتمی تا ۱۳ کیلومتر ارتفاع بالا رفت و ۲۰ دقیقه بعد بارش خاکستر رادیواکتیوه آغاز شد. آن‌هایی که آناً به ‏کام مرگ کشیده نشدند، روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و حتا سال‌ها بعد از پرتاب بمب به مرگ تدریجی عذاب‌آوری ‏گرفتار شدند. سه روز بعد بمب دیگری بر روی ناکازاکی انداخته شد.‏ بمب هیروشیما قریب ٩۲۰۰۰ نفر را درجاً به قتل رساند. در ناکازاکی ٧۵۰۰۰ نفر جان باختند، ده‌ها هزار نفر در ‏ماه‌های بعد به خاطر اثرات مخرب اشعه و جراحات خود از بین رفتند و بیش از ۴۰۰۰۰۰ نفر در ماه‌ها و سال‌های ‏بعد. با بمباران هیروشیما و ناکازاکی مسؤولین امر در آمریکا سنگ اول بنای جنگ سرد علیه اتحاد ‏جماهیر شوروی و هم‌پیمانانش را نهادند.‏

 

پس از پیروزی بر آلمان فاشیستی و متحدان اروپاییش در اوایل ماه مه ۱٩۴۵، جنگ به شرق دور و منطقه ‏اقیانوسیه انتقال یافت. استالین در یالتا به پرزیدنت روزولت، قبل از آن‌که او در ۱۲ آوریل ۱٩۴۵ جان سپارد، قول ‏داده بود که حداکثر سه ماه پس از پایان جنگ در اروپا، وارد جنگ با ژاپن شود.‏

در آوریل ۱٩۴۵ اتحاد جماهیر شوروی قرارداد بی‌طرفی با ژاپن را که به خاطر جلوگیری از جنگ در دو جبهه امضاء ‏کرده بود، فسخ کرد و در ۲٨ ماه مه ۱٩۴۵ سفیر آمریکا در شوروی، «هاری هاپکینز» که از طرف روزولت به کار ‏گمارده شده بود، تلگرامی به رییس‌جمهور جدید آمریکا «ترومن» فرستاد و خاطرنشان نمود که نیروهای اتحاد ‏جماهیر شوروی برای جنگ با ژاپن در منچوری مستقر گردیده اند. ژاپن می‌داند که جنگ را باخته، استالین ‏پیشنهاد کرده که چون ژاپن بی‌قید و شرط تسلیم نخواهد گردید، بهتر است که پیشنهاد صلح ژاپن پذیرفته شود ‏و سپس اهداف ما از طریق اشغال و مدیریت مشترک ژاپن، تأمین گردد.‏

پروازهای تجسسی نیروی هوایی آمریکا نیز در ژوئیه ۱٩۴۵ نشان می‌داد که ژاپن به زودی سقوط خواهد کرد. ‏روز ٩ ژوئیه سفیر ژاپن در مسکو، «ساتو نائوتاکه» خواستار مذاکرات صلح شد.‏

با این حال صبح روز ۶ اوت ۱٩۴۵ هواپیمای بمب‌افکن آمریکایی «‏Enola Gay‏» به سمت هیروشیما به پرواز ‏درآمد. فرمانده این هواپیما سرهنگ «تیبز» نام داشت. هدف گویا منطقه صنعتی شهر بود. هواپیما حامل یک ‏بمب اتمی بود. بمب در ارتفاع ۵٨۰ متری بر فراز مرکز شهر منفجر شد. چند ثانیه بعد موج فشار ٨۰ درصد ‏مرکزشهر را نابود کرد. حریق عظیمی شهر را بلعید که تا ۱۰ کیلومتری شهر همه درختان را طعمه آتش کرد.‏

 

*

 

قارچ اتمی تا ۱۳ کیلومتر ارتفاع بالا رفت و ۲۰ دقیقه بعد بارش خاکستر رادیواکتیوه آغاز شد. آن‌هایی که آناً به ‏کام مرگ کشیده نشدند، روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و حتا سال‌ها بعد از پرتاب بمب به مرگ تدریجی عذاب‌آوری ‏گرفتار شدند. بمب اتمی «لیتل بوی» هیروشیما را تقریباً به طور کامل نابود کرد. قربانیان آن قبل از همه مردم ‏غیرنظامی بودند. سه روز بعد بمب دیگری بر روی ناکازاکی انداخته شد.‏

بمب هیروشیما قریب ٩۲۰۰۰ نفر را درجا به قتل رساند. در ناکازاکی ٧۵۰۰۰ نفر جان باختند، ده‌ها هزار نفر در ‏ماه‌های بعد به خاطر اثرات مخرب اشعه و جراحات خود از بین رفتند و بیش از ۴۰۰۰۰۰ نفر در ماه‌ها و سال‌های ‏بعد. نسل امروز هنوز با پی‌آمدهای این بمباران دست به گریبان است.‏

 

*

 

نیروهای شوروی روز ٩ اوت ۱٩۴۵ از خط جبهه عبور کردند. آن‌ها توانستند پس از مبارزات سنگین در همان ماه، ‏بخشاً هم‌گام با نیروهای ارتش آزادی‌بخش چین، منچوری، کرۀ شمالی، ساخالین جنوبی و جزایر کوریل را آزاد ‏سازند. «آن‌ها بزرگ‌ترین گروه از نیروهای دشمن در منطقه آسیا- اقیانوس آرام را نابود کردند: ارتش ‏شاهنشاهی یک میلیونی «کوانتونگ» ژاپن که دارای ۱۱۵۵ تانک، ۵۳۶۰ توپ، ۱٨۰۰ هواپیما و ۲۵ کشتی بود، ‏در امتداد مرز سنگرهای بتونی دایمی ایجاد کرده بود. عملیات در جبهه‌ای به طول ۵۰۰۰ کیلومتر و عرض ۲۰۰ تا ‏‏٨۰۰ کیلومتر صورت گرفت، جبهه‌ای که از صعب‌العبورترین صحنه‌های جنگ بود که از کویر، کوه، جنگل‌های ‏باتلاقی و بخش‌های «تایگا» که توسط رودهای آمور، آرگون و سونگاری تقسیم می‌شد، تشکیل شده بود. ‏‏(محمود گاریف: آخرین رگبار مسلسل‌های جنگ دوم جهانی)‏

این عملکرد نیروهای اتحاد شوروی را هم امروز ارتجاع به طور جنبی مطرح ‌می‌نماید. آن‌ها در اینجا نیز تاریخ را ‏‏«از نو می‌نگارند.» بنابر گزارشات منابع روسی در ماه اوت ۱٩۴۵ نیروهای ژاپنی در منطقه آسیا- اقیانوس آرام، با ‏قریب ٧ میلیون سرباز، ۱۰ هزار هواپیما، ۵۰۰ کشتی جنگی، در مقابل ۱٫٨ میلیون نفر سرباز و ۵۰۰۰ هواپیمای ‏نیروهای متفقین قرار گرفته بودند. اگر اتحاد جماهیر شوروی وارد جنگ نشده بود، بخش عمده ارتش ‏‏«کوانتونگ» می‌توانست به طور متمرکز علیه آمریکایی‌ها وارد عمل شود.‏

برخی از نویسندگان غربی تسلیم ژاپن را تا به امروز تنها با این استدلال تعریف می‌کنند که ارتش شاهنشاهی ‏ژاپن پس از پرتاب بمب‌های اتمی بر هیروشیما و ناکازاکی روحیه خود را باخت و دیگر نیروی مبارز قابل توجهی از ‏آن باقی نماند و در نتیجه بمباران هیروشیما و ناکازاکی نقطه پایان جنگ را گذارد.‏ این بمب‌ها عمدتاً مردم غیرنظامی را به قتل رساندند و نه نظامیان را و لذا این «استدلال» کاملاً بی‌جا است.‏

علاوه برآن ادعا می‌شود: شرکت اتحاد جماهیر شوروی در فاز پایانی جنگ دوم جهانی زیاد هم ضروری نبود: ‏نیروهای ایالات متحده آمریکا و متفقین قادر بودند بدون کمک اتحاد شوروی، ژاپن امپریالیستی را به زانو درآورند.

برپایه تناسب مشخص قوا در شرق دور و منطقه اقیانوس آرام، این تعبیر نیز به دنیای افسانه تعلق دارد. علاوه ‏بر آن، جنبش‌های رهایی‌بخش ملی در جنوب شرقی آسیا در مبارزه علیه ژاپن اشغالگر، کنترل مناطق بزرگی از ‏مالایا، شمال ویتنام، اندونزی، چین و برمه را تحت کنترل خود در آورده بودند.‏

برخی دیگر از نویسندگان ادعا می‌کنند که ایالات متحده آمریکا «کوشش‌های توسعه‌طلبانه» اتحاد جماهیر ‏شوروی را متوقف ساخت.‏

این امر نیز بی‌معنا است، زیرا کشورهای منطقه بعدها راه خود را ادامه دادند…‏

طی یک سخنرانی رادیویی، رییس‌جمهور وقت آمریکا «ترومن» در ٩ اوت ۱٩۴۵ بمباران اتمی هیروشیما و ‏ناکازاکی را تلویحاً و غیرمستقیم تلافی بمباران «پرل هاربر» نامید. در قیاس تعداد قربانیان بمب اتمی این ‏استدلال بی‌معنی و پوچ و در عین حال متزورانه است. علاوه برآن، استفاده از بمب اتمی دارای هیچ اهمیت ‏استراتژیکی نبود.‏

این اقدام، یک جنایت جنگی آمریکاست که تا امروز بی‌جبران مانده است.‏

با بمباران هیروشیما و ناکازاکی مسؤولین امر در آمریکا سنگ اول بنای جنگ سرد علیه اتحاد ‏جماهیر شوروی و هم‌پیمانانش را نهادند.‏

مسأله بر سر این بود.‏

تهدید شوروی، دلیل اصلی این اقدام بود که «پروژه مانهاتان» برای تکامل بمب اتمی که در آغاز توسط ‏دانشمندان ضدفاشیست مانند آلبرت این‌اشتاین و برای مقابله با آلمان فاشیستی مورد پشتیبانی قرار داشت، ‏در تابستان ۱٩۴۵ علیه مردم کاملاً بی‌دفاع به کار گرفته شد و آن هم هنگامی که پیروزی بر ژاپن محرز شده ‏بود. هنگامی که پرزیدنت هاری ترومن دستور کاربرد اولین بمب اتمی را علیه ژاپن صادر می‌کرد، نه تنها ‏هشدارهای دانشمندان را زیر پا می‌گذاشت، بلکه وقعی هم به مخالفت نظامیان بلندپایه‌ای چون ژنرال «دوایت ‏د. آیزنهاور» نمی‌نهاد.‏

روز ۲ سپتامبر ۱٩۴۵ ژاپن بدون هیچ قید و شرطی تسلیم شد. جنگ دوم جهانی سرانجام و به طور قطعی به ‏پایان رسیده بود، ولی درد و رنج مردم بلادیده ادامه داشت. افزون بر این‌ها، ایالات متحده آمریکا در اوت ۱٩۴۵ ‏مسابقه تسلیحاتی اتمی را آغاز کرد که هنوز هم، با وجود پایان جنگ سرد و علی‌رغم وعده‌های دهان پُرکن ‏رییس‌جمهور کنونی آمریکا، باراک اوباما و مخالفت و مقاومت وسیع مردم جهان علیه توسعه سلاح‌های کشتار ‏جمعی و اتمی، ادامه دارد و هستی بشر را به طور مستقیم مورد تهدید قرار داده است.‏