gorbatschow

میخائیل سرگیویچ گورباچف

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: مانفرد ایدلر
برگرفته از: عصر ما
۲ سپتامبر ۲۰۲۲

«هدف زندگی من تلاشی کمونیسم بود» جمله‌ای که گویا گورباچف در سال ۱۹۹۹ طی یک سخنرانی  در دانشگاه آمریکایی در آنکارا گفته بود. احتمالاً این نقل قول یک افسانه است که دیگران در مورد کارکرد سیاسی او بافته بودند، تا به او معنا ببخشند. در حقیقت  گورباچف  برده بی‌لیاقتی خود بود که تنها دستاورد واقعیش اختراع «ظرفیت سرمایه‌داری برای صلح» بود، آن‌هم در زمانی  که امپریالیسم  در افغانستان مجاهدین شرور و در نیکاراگوئه کنتراها را تجهیز نظامی می‌کرد. او مسئله ساده لنینی «که بر که» را هرگز  مطرح نکرد: به جای «تفکر نوین»، بی فکری جانشین شده بود!

گورباچف در زمانی دبیر اول حزب کمونیست اتحاد شوروی شد  که راه‌حل‌های انقلابی ضروری به نظر می‌رسید. مسابقه تسلیحاتی و مخارج عظیم همبستگی با کشورهایی که در راه استقلال و آزادی خود می‌رزمیدند بار سنگینی بر دوش اقتصاد شوروی گذاشته بود و دیوان‌سالاری هرنوع ابتکار را  فلج کرده بود.

هنگامی‌که گورباجف در سال ۱۹۹۶ در انتخابات ریاست جمهوری برای حضور مجدد در صحنه سیاست شرکت کرد، ۰،۵۶ درصد آرأ را به دست آورد.

ولی طی ۶ سالی که او در راس اتحاد شوروی  قرار داشت، سوسیالیسم ترمیم نشد ، بلکه متلاشی گردید. و در ضمن و قبل از این‌که  دیگر کشورهای سوسیالیستی  اروپایی در غرقاب فروپاشی اتحاد شوروی قرار گیرند، دور از چشم رهبران  آلمان دمکراتیک، این کشور را به حراج گذارد. میخ‌های در تابوت اتحاد شوروی و حزب کمونیست اتحاد شوروی را  بعد رقیب او بوریس یلتسین کوبید. هنگامی‌که گورباجف در سال ۱۹۹۶ در انتخابات ریاست جمهوری برای حضور مجدد در صحنه سیاست شرکت کرد، ۰،۵۶ درصد آرأ را به دست آورد. تعریف و تمجید از او تنها در غرب و در ضیافت‌های سالگرد بگوش می‌خورد.

آنچه پس از آن واقع شد، سقوط خلق‌های  اتحاد شوروی به فقر و مسکنت توده‌ای و سقوط بی‌سابقه طول عمر متوسط بود و برای جهان استیلای  کنسرنهای فراملیتی و دستگاه نظامی امپریالیستی با میلیون‌ها نفر قربانی را به دنبال داشت. او اکنون در سن ۹۱ سالگی در راه قربانیان  نقش‌آفرینی تاریخی خود گام نهاد و مرد.

 

gorbatschow