schach

جهان، تخته شطرنج

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: لوتار گایسلر
برگرفته از: پاورقی اوراق مارکسیستی
شماره ۵، ۲۰۲۲

 

جنگ اوکراین داستان یک جنگ اجتناب‌پذیر است

مناقشه اوکراین  بازی شطرنجی در تخته شطرنج سیاست جهانی است.  به ضرر اوکراین و به ضرر اروپا.  آغاز این فاجعه به سال ۱۹۹۲ باز می‌گردد و پیش زمینه‌های آن بسیار پیچید‌تر از آنست که ما باور داریم.  این داستان جنگ اجتناب‌پذیری است که جهان را تغییر خواهد داد.

ایالات متحده به بازی خود مشغول است و دود تحریم‌ها به چشم اروپا و باقی جهان خواهد رفت.

رنج و عذاب در هرجنگی زیاد است ولی  ناهنجاری‌هایی که پدید می‌آید و به نفع  منافع مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد نیز به همین صورت زیاد است. اتحادیه اروپا که در پرچم خود به عنوان نماد، ستاره‌ حمل می‌کند، به خواب رفت و نفهمید که بقیه جهان  روایت‌های آن مانند صلح و آزادی  و دمکراسی  را کاملاً به شکل دیگری تعبیر می‌کند و شاهان در صحنه شطرنج  روایت‌های خود را دنبال می‌کنند. و در آنجا اصول اخلاقی اصلاً مطرح نیست، بلکه تنها و تنها امتیازات اقتصادی مد نظر است. ایالات متحده در این بازی شطرنج خود را شاه شاهان می‌پندارد و بدنبال این کشور چین، و روسیه و هندوستان  که می‌روند تا خود را به سطح شاهان برساند، قرار گرفته‌‌اند. بقیه کشورها و ملل دیگر جهان  در نقش رخ و اسب ویا پیاده نقش فرعی کمتر و یا بیشتری را در این صحنه ایفا می‌کنند. همین‌طور اتحادیه اروپا  که عملاً هیچ صلاحیتی در سیاست‌های خارجی و یا امنیتی دارا نیست، نیز  درست در این مسائل  در سطح کشورهای ملی و دور از طبقه شاهان  عمل می‌کند. جنگ در اوکراین به خوبی نشان می‌دهد که این بازی شطرنج چگونه عمل می‌کند. چین و هندوستان در تحریم‌ها شرکت نمی‌کنند و از پذیرا شدن هرنوع خسارتی جلوگیری می‌کنند و به گرفتن امتیاز امیدوارند.  ایالات متحده دکترین خود را عمدتاً به ضرر اروپا دنبال می‌کند. از یک طرف تحریم‌ها علیه روسیه گلوله‌ای دردناک به زانوی اروپاست و نه آمریکا و از طرف دیگر اگر جنگ جهانی سوم آغاز گردد، این جنگ در خاک اروپا خواهد بود و آمریکا در امان خواهد ماند. فاکت این است که این جنگ که قبلاً پیش‌بینی می‌شد، اجتناب‌پذیر بود و می‌توانست به پایان برسد، مشروط براین‌که ایالات متحده می‌خواست.

ایالات متحده جنگ در عراق را به خاطر  منافع خاص خود آغاز کرد، در حالی ‌که روسیه جنگ در اوکراین را به خاطر حفظ امنیت خود شروع کرد.

ولی یکی پس از دیگری: اول بازگردیم به سال ۲۰۰۳ تا بتوانیم شیوه فکری ایالات متحده  و رفتار سلطه‌‌طلبانه این کشور را درک کنیم. در آن سال ایالات متحده آمریکا بدون مجوز سازمان ملل متحد یک جنگ تهاجمی غیرقانونی علیه عراق را آغاز کرد.  آمریکا گزارش تنها یک مامور سازمان جاسوسی  راکه ادعا می‌کرد  عراق دارای سلاح‌های کشتار جمعی است، بهانه کرد و به عراق حمله نمود. این‌‌طور که بعدها معلوم شد، آمریکا دروغ گفته بود تا این جنگ را مشروع قلمداد کند. در واقع از یک طرف این جنگ یک انتقامجویی بدوی به خاطر اقدام تروریستی ۹/۱۱ در سال ۲۰۰۱ بود  ولی از طرف دیگر  بیش از هرچیز تضمین و تامین دلارهای نفتی، یعنی منافع اقتصادی مد نظر بود. پس از پایان جنگ که به قیمت جان بیش از ۱۰۰ هزار نفر انجامید  ایالات متحده آمریکا حوضه‌های نفتی عراق را  برای تامین بودجه جنگی خود چاپید و کشوری باقی گذارد که تا امروز از بی‌ثباتی رنج می‌برد. بادرنظر گرفتن جنگ اوکراین و تحریم‌های سخت  علیه روسیه این سئوال مطرح می‌شود که چرا در آن زمان جامعه بین‌المللی این تحریم‌ها را علیه ایالات متحده به اجرأ نگذارد تا پایان جنگ را تحمیل کند؟ به خاطر این‌که ایالات متحده نه تنها بزرگترین قدرت نظامی جهان است، بلکه در عین حال به اصطلاح «قدرت نرم» Soft power در اختیار دارد. به همین صورت ایالات متحده از نظر  اقتصادی و رسانه‌ای و دیجیتالی  نیز از دیگر کشورها برتر است. و همان‌طور که می‌بینیم، قدرت زیاد باعث پیدایش اخلاق دوگانه می‌شود.  در حالی که روسیه گاز را بعنوان برگ برنده در دست نگاه می‌دارد، اخازی و ارعاب  از طرف ابر قدرت آمریکا  به مراتب بیشتر از روسیه است، با این‌که  پیامدهای قطع گاز  از روسیه برای اروپا بسیار دراماتیک خواهد بود.

روسیه با ورود به خاک اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ مانند ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۳  یک جنگ غیرقانونی را آغاز کرد  که باید آن را محکوم کرد ولی در عین حال یک تفاوت عمده وجود دارد: در حالیکه ایالات متحده  در سال ۲۰۰۳ به خاطر منافع خاص خود  عمل کرد، روسیه جنگ اوکراین را به خاطر دفاع از خود آغاز نمود. زیرا همان‌طور که ایالات متحده استقرار موشک‌های  اتمی چین و یا روسیه را در مکزیک و یا کوبا (۱۹۶۲)  تحمل نمی‌کند، بدیهی است که روسیه به اوکراین به عنوان یک منطقه عایق نیازمند است. با به عضویت درآمدن اوکراین در پیمان نظامی ناتو،  مسکو  توسط موشک‌های اتمی ناتو  تنها ۲ دقیقه با ویرانی کامل فاصله خواهد داشت که کمتر از زمان لازم برای واکنش برای پاسخ متقابل است. یک واقعیت  سیاسی در بازی شطرنج شاهان. پیمان غرب از این واقعیت آگاه بود و از این رو پس از تلاشی اتحاد جماهیر شوروی  در سال ۱۹۹۲ به رهبر وقت شوروی، میخائیل گارباچف قول داده شد  که ناتو خود را یک سانت به سوی شرق گسترش نخواهد داد. این قول هم از طرف وزیر امور خارجه سابق فرانسه رولاند دوما و هم در سند  آرشیو امنیت ملی دانشگاه جورج واشنگتن به ثبت رسیده است. در سال ۱۹۹۹ ایالات متحده و اروپا این قول و تضمینِ داده شده خود را شکستند و لهستان و چکای و مجارستان را به عضویت ناتو پذیرفتند. این اولین جرقه به چخماق جنگ اوکراین بود. از این رو تعجب‌آور نبود که  در سال ۲۰۱۴  مشاور امنیتی سابق آمریکا زبیگنیو برژینسکی  که لهستانی‌تبار بود و شناخت عمیقی از روسیه داشت، مصرانه در مورد به عضویت گرفتن  گرجستان و اوکراین در پیمان نظامی ناتو هشدار داد، زیرا به نظر او در آن صورت خطر جنگ گرم در مرزهای شرقی اروپا شدید خواهد بود. ویلیام برنز سفیر سابق  ایالات متحده در مسکو  و رئیس کنونی سازمان جاسوسی آمریکا نیز در سال ۲۰۱۵ زنگ‌های خطر را به صدا درآورد. به عضویت درآوردن اوکراین در سازمان ناتو «از خط بسیار قرمز  منافع روسیه عبور خواهد کرد.»

در مقابل این هشدارها  دکترین آمریکایی قرار داشت که می‌گفت روسیه بدون نفوذ در اوکراین از یک ابر قدرت به یک قدرت منطقه‌ای دارای سلاح هسته‌ای تقلیل می‌یابد  و از این طریق در صحنه شطرنج یک شاه کمتر خواهد شد. علاوه براین با بعضویت درآمدن اوکراین در ناتو  غرب به انبار غله جهان و منابع زیرزمینی این کشور دست خواهد یافت. در نتیجه اوکراین هدف مناسب و مطلوبی است تا ادعای سرکردگی ایالات متحده  تضمین شود.

وقایع از مارس ۲۰۲۱ تا آغاز جنگ نشان می‌دهد که چگونه رئیس جمهور ایالات متحده جوبایدن و رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی  «خرس روسی»  را تحریک کردند و از قبول هرنوع مصالحه‌ای سر باز زدند.

۱۷ مارس ۲۰۲۱: رئیس جمهورآمریکا جو بایدن دست به تهاجم زد . او رئیس جمهور روسیه را قاتل نامید.
۲۴ مارس ۲۰۲۱: رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی فرمانی را به امضأ رساند و اعلام کرد که کریمه و دونباس را به زور بازپس خواهد گرفت.
۲۵ مارس ۲۰۲۱: روسیه نیروهای نظامی خود را در مرز اوکراین برای اجرای مانور متمرکز کرد.
۱۰ نوامبر ۲۰۲۱: ایالات متحده و اوکراین  قرارداد دوستی و مودت امضا کردند، که حمایت کامل آمریکا برای به عضویت پذیرفته شدن اوکراین را تاکید می‌کرد.
۱۵ دسامبر ۲۰۲۱: روسیه دو پیشنهاد صلح به آمریکا ارایه داشت و خواستار یک پاسخ کتبی شد. ایالات متحده از هرنوع تعاملی سرباز زد. همزمان با آن اوکراین با پهپاد  مردم دونباس  و نزدیک به کریمه را بمباران کرد.
۱۲ فوریه ۲۰۲۲: رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون و صدراعظم آلمان اولاف شولتز کوشش کردند به عنوان آخرین  شانس برای استقرار صلح،  اوکراین را به اجرای قرارداد مینسک ترغیب کنند. اوکراین نپذیرفت.  در همان روز  رئیس جمهور اوکراین زلنسکی در کنفرانس امنیتی مونیخ  اعلام کرد که قصد دارد سلاح اتمی برای کشورش تهیه کند و عملاً توافقنامه بوداپست در سال ۱۹۹۴ راجع به عدم هسته‌ای شدن مجدد را زیر پا گذارد.
۱۳ تا ۲۰ فوریه ۲۰۲۲: ارتش اوکراین دونباس را با خمپاره مورد ضربه قرار داد  که ۱۰۰ها نفر کشته به جا گذاشت و باعث مهاجرت  توده‌ای مردم شد.
۲۱ فوریه: روسیه هردو جمهوری دنباس را به رسمیت شناخت.
۲۴ فوریه ۲۰۲۲: جنگ به عنوان ادامه سیاست با ابزار دیگر آغاز شد.

با آغاز جنگ وضعیت غیرقابل بازگشت پات برقرار گردید: روسیه از نظر نظامی آنقدر  ادامه خواهد داد  تا امتیازات قابل قبولی به دست آورد. اروپا و آمریکا کوشش خواهند کرد به کمک تحریم‌ها، روسیه را بقدری تضعیف کنند تا مجبور به عقب‌نشینی شود که آنها مجبور نباشند زیاد امتیاز دهند و یا اصلاً امتیازی دهند. در واقع مسئله بر سر سه نکته داغ است که نمونه‌های از آن در تاریخ معاصر اروپا وجود دارد:

۱. مسئله کریمه:
مسئله کریمه را بسیار مشکل می‌توان حل کرد زیرا از نظر تاریخی بیش از نکات دیگر جدال‌انگیز است. به عنوان الگو  می‌توان از مورد قبرس استفاده کرد که از سال ۱۹۷۴ با غصب ترکیه به دو تکه تقسیم شده است. تا امروز این معضل حل نشده ولی به ادامه جنگ دامن نمی‌زند و با تحریم‌های  مداومی روبه رو نیست.

۲. جمهوری‌های دونباس/ اوکراین شرقی
مدل خودمختاری  جمهوری‌های دونباس برای حفظ امنیت  شهروندان  روس ضروریست. در اینجا می‌تواند تیرول جنوبی  به عنوان الگو مورد استفاده قرار گیرد.

۳. بی‌طرفی اوکراین
برای اطریش  قیمت آزادی پس از ۱۹۴۵ بی‌طرفی مداوم آن بود و ما راحت زیستیم و هیچ جای گلایه‌ای نیست. هنوز بین روسیه و آمریکا مشخص نشده که اوکراین کدام راه را انتخاب خواهد کرد. به هرحال در بازی شطرنج سیاست جهانی شاهان، پیاده‌ها همیشه مغبون خواهند بود.