cuba

چرا کوبا در قلب جهان جا دارد؟

 
تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: ایروئل سانچس
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: گرانما
۸ دسامبر ۲۰۲۲
 
 
فرمانده مبارزه ضدامپریالیستی را وسیلۀ انسجام و همبستگی اجتماعی مردم به عنوان قهرمانان اصلی صحنه مبارزه قرار می‌داد!
 
 

ما هرگز فراموش نمی‌کنیم که بخشی از جهان هستیم، که سرنوشت ما سرنوشت این جهان است، که پیروزی ما علیه امپریالیسم پیروزی این جهان است، و شکست این جهان شکست ما و بردگی ما خواهد بود.

سخنرانی پایانی فیدل کاسترو در کنگره سیزدهم اتحادیه کارگران کوبا، ۲۹ اوت ۱۹۶۶

 

در ماه مارس ۲۰۱۴ در آغاز آن‌چه به پروژه ضد انقلابی گزینه ممکن کوبا تبدیل شد، یکی از شرکت کنندگان همیشگی آن در مصاحبه با خبرنگاران میامی درباره روابط کوبا با ایالات متحده توصیه کرد: «بهتر است بازیگر ضعیف‌تر دست به تغییراتی بزند که با پازل بزرگ‌تری که رهبری آمریکا بر آن تسلط دارد، سازگار باشد.» مصاحبه شونده افسوس می‌خورد که رهبران کوبا «با دنیایی که همه توان خود را برای تغییر آن به کار می‌گیرد، راحت نیستند.»

در واقع، نظر به ناهمگونی روابط کوبا با همسایه‌ای که جمعیت‌اش ۳۰ برابر آنست و بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی در جهان است، این پیشنهاد به معنای پذیرش یوغ بندگی، کنار گذاشتن ایده‌های درخشان مارتی، پذیرش شرایط موجود جهان و چشم‌پوشی از تلاش برای تغییر آن است، این مؤعظه‌ها برای کسانی که مثل آمریکایی‌ها فکر می‌کنند می‌تواند جذاب باشد، نه برای کوبایی‌ها. تدریس پلاتیسم و تقدیرگرایی جغرافیایی بخشی از تاریخ ملی کوباست، از مطالب درسی است، نه در دانشگاه‌های آمریکا، بلکه در مدارس ابتدایی سراسر کوبا.

به بچه‌های کوبایی هم‌چنین آموزش داده می‌شود که کوبا تا قبل از ۱۹۵۹ کشوری تک محصولی (نیشکر) بود، گرچه بعضی‌ها درسشان راخوب نیاموختند یا در سنین بالا ظاهراً فراموش می‌کنند، که کوبایی‌ها در سرزمین خودشان روی زمین آمریکایی‌ها کار می‌کردند؛ که کشور فقط یک محصول (شکر) برای تنها یک بازار تولید می‌کرد: ایالات متحده. شرکت‌های آمریکایی بهترین زمین‌ها را به قیمت چند پنی (چند صدم دلار) در هر هکتار خریده بودند. آن هم با مداخله فرصت‌طلبانه دولت پس از جنگ، هنگامی‌که کوبایی‌ها بزرگ‌ترین ارتش اسپانیا در قاره آمریکا را در تنگنا قرار دادند.

از آغاز مبارزه استقلال‌طلبانه کوبا و پورتوریکو، خوزه مارتی رهبر و سازمانده اصلی آن، درباره امیال مداخله‌گرایانه بدفرجام ایالات متحده می‌نوشت: «این دنیایی‌ست که ما می‌خواهیم در آن تعادل ایجاد کنیم؛ موضوع تنها این دو جزیره نیست که ما قصد آزاد کردن آن‌ها را داریم.» و شرح می‌دهد که آن‌چه (ایالات متحده) انجام می‌دهد و انجام خواهد داد «به وقت خود مانع از استقلال کوبا می‌شود و با نیرویی بیش‌تر به سراسر جزایر آنتیل گسترش خواهد داد و در سرزمین‌های آمریکای ما تاخت و تاز خواهد کرد.»

مارتی کسی بود که با نگاهی جهانی درباره مبارزات مردم در متنوع‌ترین محیط‌ها می‌نوشت: او اولین کتاب ادبی خود (عبدالله) را در فضای غرب آسیا می‌نویسد، قلم مارتی همیشه در کنار مردمی قرار دارد که از استقلال خود دفاع می‌کنند. از ایرلند تا ویتنام، او بومیان قاره را مردم آمریکای ما می‌نامید و با دقت خاص و نگاهی عمیق به مقاومت آن‌ها توجه داشت، او به کارگران شیکاگو نیز که هر سال در روز اول ماه مه، جهانِ کار به آن‌ها ادای احترام می‌کند، به همین دیده می‌نگریست.

یکی از نمونه‌های پیروان ایده‌های مارتی، فیدل، به این درک رسید که محدود کردن اقدامات انقلاب در عرصه بین‌المللی به انتقاد از تهاجمات ایالات متحده، بدون ایجاد تغییر در فضایی که از آنان حمایت می‌کند، برای انقلابیون کوبا حکم خودکشی را دارد. در پَرتو نگرش جهانی و انسانی‌اش، او هم‌چنین می‌دانست که این ناهمگونی عمیق تنها با مشارکت فعال و بنیادی در عرصه بین‌المللی می‌تواند متعادل گردد. به همین دلیل، او رابطه میان ایالات متحده و کوبا را تنها به عنوان رابطه‌ای دوجانبه، یا تقلیل یافته به مسأله محاصره اقتصادی، دور از تصور می‌دانست، او همیشه آن‌ها را امری جهانی و به هم پیوسته می‌دید.

از ملی کردن‌ها و ماجرای پنج ماده‌ای بحران اکتبر (بحران موشکی ۱۹۶۲) تا سوگند باراگوا، گذار از نبرد علیه قانون هلمز-برتون و حق مالکیت فراسرزمینی، علیه نقشه‌های بوش، مبارزه برای پس گرفتن ایلیان کودک کوبایی، و آزدای ۵ کوبایی ضد تروریست که به طور ظالمانه‌ای در آمریکا محکوم شده بودند، فرمانده (فیدل) از مبارزات ضدامپریالیستی وسیله‌ای برای همبستگی ساخت که مردم قهرمانان آن بودند، هر کدام فرصتی بود برای بسیج مردم در کوبا و افکار عمومی بین‌المللی که هزینه گزافی برای دشمن ایجاد می‌کرد.

از کمک به جنبش‌های آزادی‌بخش ملی و آموزش وسیع حرفه‌ای مردم جهان سوم تا ارسال بریگادهای پزشکی و صادرات ارزان محصولات بیوتکنولوژی، از جمله واکسن‌های اخیر و مؤثر علیه کووید-۱۹، نقش کوبا در جهان هزار بار بیش‌تر از آن چیزی‌ست که از یک کشور کوچک مقاوم در همسایگی بزرگ‌ترین امپراتوری تاریخ جهان می‌توان انتظار داشت.

امپریالیسم آمریکا مشکل کوبا نیست، امپریالیسم مشکل بشریت است. سیاست‌های آمریکا تنها کوبا را تهدید نمی‌کند، آن‌ها بقاء نوع بشر را تهدید می‌کنند. ظهور پاسخ‌های نوین به این سیاست‌ها، نقش کوبا را به عنوان نماد استقامت علیه ادعای برتری امپراتوری به رسمیت می‌شناسد.

این چیزیست که تحسین، استقبال و پشتیبانی‌های گوناگون از هیأت نمایندگی کوبا به رهبری رییس‌جمهور میگل دیاس-کانل را طی دیدار اخیرش از الجزیره، روسیه، ترکیه و چین توضیح می‌دهد. آن هم کمی پس از محکوم کردن ۳۰-مین بار محاصره اقتصادی آمریکا علیه کوبا در سازمان ملل، یا فاقد صلاحیت دانستن نشست سران کشورهای آمریکایی بدون شرکت کوبا از سوی تقریباً همه اعضای آن. این امر تنها منحصر به کشورهایی که از کوبا حمایت می‌کنند، نمی‌شود. آن‌ها می‌دانند که با حمایت از کوبا به حمایت از خودشان می‌پردازند، آن هم در زمان حساسی که فرامین واشینگتن دیگر حتی از سوی عربستان هم اطاعت نمی‌شود.

مارتی یک بار یگر آن‌را به طور خلاصه بیان می‌کند: «کوبا دور دنیا به احدی التماس نمی‌کند، او به عنوان یک خواهر دست دوستی دراز می‌کند و با نجات خود با اقتدار به نجات (دیگران) می‌پردازد. دوست و دشمن از آن آگاهند، ما هم باید بدانیم که با حفظ این اقتدار است که کوبا دنیا را تحسین می‌کند، موضوع تعیین کننده اینست که ما، که خود را کوبایی می‌نامیم، با این حمایت در این جزیره و فراتر از آن چه می‌کنیم.»