ناتو

ایده جدید و پرنبوغ ناتو

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: رون پل
برگرفته از: لینکه تسایتونگ
۹ مه ۲۰۲۳

 

«برویم به جنگ چین!»

تاریخ ناتو  پس از پایان جنگ سرد داستان سازمانی است که تاریخ مصرف آن  مدتهاست به سر رسیده است. پس از انحلال پیمان نظامی ورشو، ناتو با نومیدی  در جستجوی  وظیفه جدیدی بود و در اواخر دهه ۹۰ تصمیم گرفت نظامی‌سازی  «حقوق بشر» را  در دوران حکومت کلینتون به اجراء درآورد.

«تهدیدات ناشی از کمونیسم جهانی» که در توجیه  حیات ۴۰ ساله ناتو مطرح می‌شد، از بین رفته بود و از این رو ناتو  گروهی از  ابرقهرمانان مسلح آتلانتیکی را از نو ارایه نمود. هرکجا که اثری از «بی‌عدالتی» (البته به زعم نئوکان‌های واشنگتنی) به چشم خورد، ناتو با  سلاح و بمب حضور پیدا کرد.

مجتمع نظامی-صنعتی ایالات متحده از شادی در پوست خود نمی‌گنجید. کلیه اندیشکده‌هایی که مورد حمایت مالی سخاوتمندانه آنها بودند، سرانجام راه مطلوبی یافتند تا  جریان کمک‌های مالی را برپا نگاه دارند. درواقع همه چیز برای پول بود و نه برای تامین امنیت.

مرحله آزمایشی  برای ناتو به عنوان  ابرقهرمان حافظ حقوق بشر، یوگسلاوی در سال ۱۹۹۹ بود. برای همه‌کس در جهان به استثنای ناتو و پیروان نئومحافظه‌کار آن در واشنگتن و بسیاری از پایتخت‌های اروپایی این حادثه یک فاجعه وحشتناک و  غیرموجه بود. ۷۸ روز  بمباران مداوم کشوری که به هیچ وجه خطری برای ناتو ایجاد نمی‌کرد، به مرگ صدها نفر مردم غیرنظامی و ویرانی  زیرساخت‌های و  میراث  مهمات حاوی اورانیوم که چشم‌انداز نسل‌های آینده را  مسموم خواهد ساخت، انجامید.

در همین هفته گذشته بود که اسطوره تنیس “نواک جوکوویچ”  به خاطر آورد ، در نیمه‌های شب وقتی که بمب‌های ناتو  از آسمان فرو می‌ریخت و سرزمین او را ویران می‌کرد و او مجبور بود از منزل پدر بزرگش بگریزد، چقدر وحشتناک بود.

سپس ناتو برای سرنگونی  دولت قذافی  در لیبی وارد عمل شد. کنسرن‌های رسانه‌ای  دروغ‌های نئوکانها را ترویج و تبلیغ کردند، که بمباران  این کشور و به قتل رساندن مردم لیبی و سرنگونی  دولت  کلیه مشکلات حقوق بشر را در لیبی خاتمه خواهد داد. همان‌طور که قابل پیش‌بینی بود بمب‌های ناتو  مشکلات لیبی را از بین نبرد بلکه آنها را بیشتر و بدتر کرد. اغتشاش، جنگ داخلی، تروریسم، بازارهای برده فروشی و فقر . جای تعجب نیست که خانم هیلاری کلینتون، آقای اوباما و یا نئوکان‌ها مایل نیستند در این روزها در مورد لیبی سخن بگویند.

پس از یک سلسله شکست، که برشماری آنها خارج از حوصله این مقاله است، ناتو که  از طرف واشنگتن کنترل می‌شود، در سال ۲۰۱۴ تصمیم گرفت کار را یک سره کند و برنامه «تغییر رژیم»  در روسیه را در دستور کار خود قرار داد. گام اول سرنگونی دولت قانونی  اوکراین بود که خانم ویکتوریا نولاند  و بقیه نئوکان‌ها آن را سازماندهی کردند. گام بعدی  کمک‌های عظیم نظامی ناتو بود که به امید  مبارزه با روسیه ۸ سال آزگار  در اختیار دولت کودتاگر اوکراین قرار داده شد. و سرانجام رد درخواست روسیه  در سال ۲۰۲۲ برای مذاکره در مورد توافق امنیتی اروپا که از محاصره آن توسط ارتش‌های ناتو  در مرزهای  این کشور جلوگیری می‌کرد.

برخلاف تبلیغات  رسانه‌های باب روز  و دولت ایالات متحده، ناتو در اوکراین تقریباً همانقدر با موفقیت روبه رو شد که در لیبی تجربه کرد. صدها میلیارد دلار  دور ریخته شد و روزنامه‌نگارانی چون زیمور هرش و دیگران ارتشاء شدید در اوکراین را مستند ساختند.

تنها تفاوت اینجاست که  هدف ناتو، یعنی روسیه  دارای سلاح هسته‌ای است و این جنگ نیابتی را برای بقاء خود حیاتی می‌داند.

باوجود شکست ، ناتو تصمیم گرفته اکنون مناقشه دیگری را با  چین آغاز کند، شاید به این خاطر که توجه عموم را از فاجعه اوکراین منحرف سازد. در هفته گذشته  ناتو اعلام کرد  که در  ژاپن اولین  دفتر خود در آسیا را خواهد گشود. گام بعدی کدام است؟  عضویت تایوان در ناتو؟ آیا تایوان قصد دارد  آزادانه  به عنوان «اوکراین جدید» ناتو عمل کند و خود را قربانی عطش بی‌پایان ناتو برای ایجاد درگیری سازد؟

ما امیدواریم که آمریکا  در سال ۲۰۲۴ رئیس جمهوری را انتخاب کند  که سرانجام به  لشگرکشی جهانی مرگبار ناتو پایان بخشد.