afghanestan abrisham

ورود افغانستان به جاده ابریشم!

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: کلاوس واگِنِر
برگرفته از: عصرما، ارگان حزب کمونیست آلمان
۹ ژوئن ۲۰۲۳

 

دو سال پس از خروج آمریکا، افغانستان در حال چرخش به سمت شرق است

علی‌رغم تمام مشکلاتی که با طالبان وجود دارد، مشارکت در پروژه راه ابریشم جدید فرصت‌هایی را برای مردم افغانستان فراهم می‌کند. 

 

گنجاندن افغانستان در ابتکار یک کمربند و یک جاده (BRI) از یک سو گامی منطقی است، از سوی دیگر قدمی کاملاً بدون مشکل نیست. توسعۀ پروژۀ زیرساختی عظیم در این کشور از نظر استراتژیک مهمِ آسیای مرکزی در نشست مشترک وزرای خارجه چین، پاکستان و افغانستان در اسلام آباد در ۲۸ مه، تصمیم‌گیری شد. این کشور که پس از خروج فاجعه‌بار نیروهای آمریکایی به وسیلۀ طالبان اداره می‌شد، اکنون قرار است از طریق کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) به شبکه یک کمربند و یک جاده متصل شود. کریدور اقتصادی تقریباً ۷۰ میلیارد دلاری چین و پاکستان به لحاظ اولویت یکی از نخستین کریدورهای ابتکار یک کمربند و یک جاده است، زیرا محاصره احتمالی مالاکا را دور می‌زند و ترانزیت (تقریباً ۹۰۰۰ کیلومتر) از اروپا، آفریقا و کشورهای خلیج به استان سین‌کیانگ در غرب چین را به طور قابل توجهی کوتاه می‌کند. تنگه مالاکا تنگه‌ای بین مالزی و سوماترا است که در صورت بروز درگیری، می‌تواند به راحتی از سوی نیروهای آمریکایی یا تحت امر ایالات متحده برای ترانزیت کشتی‌های چینی – به ویژه تأمین انرژی حیاتی – مسدود شود. ابتکار یک کمربند و یک جاده – هم‌چنین – مفهومی برای مقابله با محاصره نظامی قریب‌الوقوع جمهوری خلق و خطوط تجاری و تدارکاتی آن است.

سرمایه‌گذاری چنین مبالغی در زیرساخت‌های انرژی و حمل‌ونقل، ساخت و توسعه یک بندر آب‌های عمیق در گوادر پاکستان، افزایش بیش از یک چهارم ظرفیت برق پاکستان، و ایجاد خوشه‌های اقتصادی مختلف در امتداد کریدور اقتصادی چین و پاکستان، به طور گسترده از توسعه اقتصادی پاکستان و ایجاد شغل برای حدود پنج سال حمایت کرده است. ظرفیت بندر گوادر قرار است به میزان ۴۰۰ میلیون تن در سال توسعه یابد. ارتباط کشور محصور و محروم افغانستان که به طور گسترده با ۴۰ سال ترور و جنگ تحت حمایت ایالات متحده نابود شده است، با این منطقه در حال توسعه و هم‌چنین تجارت جهانی – از جمله ابرقدرت صنعتی چین – هم‌چنین فرصت‌های توسعه بی‌شماری را برای این کشور در هندوکش فراهم می‌کند.

افغانستان به شدت نیازمند حمایت قدرت‌های اورآسیایی است. گویی جنگ و ترور کافی نبود، آمریکا ذخایر ارزی کشور را نیز به ارزش ۹ میلیارد دلار ربوده است. به نوبۀ خود، روسیه، چین و ایران دلایل زیادی برای کمک به صادرکنندگان سابق ترور اسلام‌گرا که قربانیان بسیاری در کشورهایشان نیز به همراه داشت، ندارند. و باید دید که آیا طالبان مایل و قادر به داشتن یک همسایگی صلح‌آمیز و با ثبات در آینده هستند یا خیر. با این وجود، نیاز به تثبیت این کشور مهم استراتژیک در آسیای مرکزی و تبدیل آن به یک عامل شکوفا کنندۀ اصلی در ارتباط بین اورآسیا و توسعه اقتصادی هم‌چنان پابرجاست. افغانستان دارای منابع مهم مواد خام مانند نفت و گاز طبیعی، مس، آهن، سنگ مرمر، زغال سنگ، لیتیوم، کبالت، طلا، آهن کروم، گوگرد، نمک و سرب و هم‌چنین ذخایر مهم یاقوت سرخ، زمرد و لاجورد است. در ژانویه ۲۰۲۳، طالبان یک قرارداد ۵۴۱ میلیون دلاری با شرکت نفت و گاز آسیای میانه چین (CAPRIC) امضاء کرد که به این شرکت اجازه می‌دهد تا حوضه آمودریای افغانستان را حفاری کند و ۲۰ درصد از سهام کابل را بدون سرمایه‌گذاری خود در اختیار کابل قرار دهد.

چند روز قبل از نشست چین، پاکستان و افغانستان، سران کشورهای چین، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان برای نشست آسیای میانه گرد هم آمدند. در آنجا، شی جین‌پینگ، رییس دولت چین وعدۀ یک یارانه ۳.۷ میلیارد دلاری را اعلام کرد. تجارت چین و آسیای مرکزی در ۳۰ سال گذشته ۱۵۲ برابر شده و به ۷۰.۲  میلیارد دلار رسیده است. خط لوله گاز چین-آسیای مرکزی از ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان می‌گذرد و سالانه ارسال ۴۲۳ میلیارد مترمکعب گاز به چین را تأمین می‌کند. قطار سریع‌السیر چین-اروپا اکنون در ۷۳ مسیر اجرا می‌شود که ۵۰ شهر در چین و ۱۶۸ شهر در ۲۳ کشور در اورآسیا را به هم متصل می‌کند. اتصال به این خطوط حیاتی مهم و پر جنب‌وجوش فرصت‌های فوق‌العاده‌ای را برای افغانستان باز خواهد کرد. یکی از اهداف ابتکار «یک کمربند و یک جاده» توسعه صلح‌آمیز با احترام متقابل از طریق سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، تجارت، صنعتی شدن و فرهنگ است.

از آنجایی که کریدور اقتصادی چین و پاکستان به طول ۳۲۰۰ کیلومتر عمدتاً از طریق خاک پاکستان می‌گذرد، ادغام پاکستان در پروژه گسترش افغانستان به فوریت توصیه می‌شود. و همین‌طور هم هست – و دقیقاً از اینجاست که یکی از مشکلات شروع می‌شود. برکناری غیرقانونی قدرت از عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان و حبس خودسرانه وی، وضعیت این کشور مجهز به سلاح هسته‌ای را با حدود ۱۶۰ کلاهک هسته‌ای به شدت بی‌ثبات کرده است. بلاول بهوتو زرداری وزیر خارجه پاکستان این معاهده را در اسلام آباد امضاء کرد، اما مشخص نیست که امضای او در آینده چقدر ارزش خواهد داشت. میلیون‌ها پاکستانی در خیابان‌ها در حال تردد هستند. به آن‌ها شلیک می‌شود. اما چه کسی از سلاح‌های هسته‌ای محافظت می‌کند؟ حالا انگشت چه کسی روی دکمۀ قرمز است؟ منافع مخرب امپراتوری آمریکا تنها در اوکراین و تایوان تأثیرگذار نیست.