syrien

‌سوریه چگونه می‌تواند زنده بماند؟

 
تارنگاشت عدالت

 

برگرفته از: نویه ‌راینیشه تسایتونگ
۲۱ اوت ۲۰۲۳

 

مصاحبه با «الیا زمان» مشاور سابق وزیر آشتی ملی سوریه

س: نخستین سؤال مربوط به اشغال بخش‌های شمال شرقی حلب است. چرا ارتش سوریه، شاید با کمک  روسیه، نتوانسته کل سرزمین، از جمله حوضه‌های نفتی و گازی را دوباره تسخیر کند؟
پ: دولت سوریه کنترل کامل و حاکمیت کامل کشور به استثنای مناطق مورد سؤال شمال غربی را داراست. نیروهای خارجی که هنوز مانده اند، عبارتند از ارتش آمریکا، ارتش ترکیه، نیروهای مسلح کرد و باقیماندگان داعش. نیروهای مسلح کرد به ویژه با یگان‌های ارتش آمریکا همکاری می‌کنند. نیروهای داعش بعضاً از طرف ارتش ترکیه حمایت می‌شوند.

س: چرا روسیه نمی‌تواند این اشغال را متوقف کند؟
پ:
روسیه به سوریه نیامد تا به سوریه و یا به خلق سوریه کمک کند. رهبری روسیه سیاسی عمل می‌کند و در نتیجه همین‌طور دنبال منافع خود است و برای آن منافع سوریه در درجه دوم اهمیت قرار دارد. روسیه خیلی به سوریه کمک کرد. این را نباید فراموش کنیم ولی این کمک‌ها هم منافع روسیه و هم منافع سوریه را تأمین می‌کرد. طبیعی است که روسیه نمی‌خواهد مجبور به جنگ با ایالات متحده آمریکا و یا ترکیه شود. هنگامی‌که حمله تهاجمی به سوریه در اوج خود بود مزدوران ۸۵ کشور در سوریه علیه ارتش سوریه و خلق سوریه می‌جنگیدند. طبیعی است که در آن زمان کمک‌های روسیه به ما علیه این تروریست‌ها بسیار ارزشمند بود.  روسیه مبارزه علیه این مزدوران را عمدتاً با نیروی هوایی خود انجام می‌داد. البته نیروی زمینی روسیه نیز در این جنگ شرکت داشت، ولی این کمک‌ها به استثنای عملیات ویژه بسیار ناچیز بود. لذا این‌که امروز با نیروهای اشغالگر در شمال شرق کشور با شدت مقابله نمی‌شود به این خاطر است که نه ارتش روسیه و نه ارتش سوریه علاقمند به درگیری مستقیم با ایالات متحده و یا ترکیه است.

س: ولی سوریه بدون دسترسی به منابع خود، به ویژه نفت، چگونه قادر به ادامه حیات است؟
پ:
حوضه‌های نفتی تنها یک بخش است ولی مسأله تنها حوضه‌های نفتی نیست، بلکه زمین‌های کشاورزی است. این زمین‌ها در شمال شرق از طرف ایالات متحده و در شمال غربی به وسیلۀ ترکیه اشغال شده اند. محصول‌ها یا از بین برده و یا ربوده می‌شوند. سخن از غلات، پنبه، پسته، روغن زیتون و غیره است. در اینجا باید از تحریم‌ها سخن بگوییم. این تحریم‌ها و انسدادها طبیعتاً غیرقانونی است و هیچ بخشی از جامعه سوریه وجود ندارد که از آن‌ها متأثر نباشد. پس از زلزله گفته شد که تحریم‌ها شامل وسایل پزشکی و مواد غذایی نخواهد بود. این حرف‌ها به نظر خوش می‌آمد، لکن اصلاً فایده‌ای نداشت. تمامی بخش مالی هم‌چنان بلوکه شده، یعنی این‌که نه مواد غذایی و نه وسایل پزشکی به کشور راه می‌یابد، زیرا  دولت سوریه به خاطر مسدود شدن تمامی تراکنش‌های مالی قادر به پرداخت نیست.

س: به ابتکار الجزیره و بعد به ابتکار عربستان سعودی سوریه مجدداً عضو رسمی لیگ عرب شد. چشم‌انداز آتی را چگونه می‌بینی؟
پ:
تا وقتی که ایالات متحده و اتحادیه اروپایی بتوانند همه تراکنشن‌های مالی، به ویژه آن‌هایی را که نام برده شد بلوکه کنند، هیچ کمکی نخواهد کرد. حتی وقتی برخی از کشورها بخواهند مثلاً در بازسازی کشور  سرمایه‌گذاری کنند، هیچ شرکت خصوصی پیدا نخواهد شد که این کار را انجام دهد، زیرا از یک طرف همان‌طور که گفته شد انتقال پول ممکن نیست و از طرف دیگر چون این شرکت‌ها باید بترسند که از طرف نهادهای آمریکایی و اروپایی مجازات شوند؛ به این صورت که مثلاً دیگر سفارشاتی دریافت نکنند و از این قبیل.

س: روسیه و چین چطور؟ آیا آن‌ها در تأمین خلق سوریه کمک می‌کنند؟
پ:
روسیه و چین از نظر سیاسی و نظامی ولی نه از نظر اقتصادی به سوریه کمک می‌کنند. در گذشته نفت و غلات از ایران وارد می‌شد ولی اکنون تحریم‌ها علیه ایران نیز بعضاً به شدت افزایش یافته است و در نتیجه ایران نیز در آن ابعادی که می‌شناختیم به سوریه کمک نمی‌کند.

س: طبیعتاً همه این‌ها معضل آوارگان را تشدید می‌کند. نظر شما در این مورد چیست؟
پ:
اتحادیه اروپایی و ایالات متحده آمریکا طبیعتاً حاضر نیستند در سوریه به آوارگان کمک کنند. معضل به اصطلاح آوارگان را می‌توان نسبتاً خیلی ساده حل کرد. جامعه بین‌المللی نباید به اردوگاه‌های آوارگان در ترکیه، اردن و یا لبنان کمک کند، بلکه در سوریه. اگر این کار صورت گیرد، آوارگان مجدداً به کشور بازخواهند گشت. یک دلیل این‌که مردم مانند گذشته از لبنان برای خرید به سوریه می‌آیند چون باوجود همه تحریم‌ها قیمت‌ها در سوریه نازل‌تر از لبنان است.

س: یک سؤال تکمیلی: آیا واقعاً آوارگان بازمی‌گردند؟ تخمین زده می‌شود که تقریباً ۴ تا ۵ میلیون آواره سوری وجود دارد. آیا سوریه اصلاً قادر است چنین جمعیتی را پذیرا شود؟
پ:
البته، آن‌ها بازمی‌گردند. دولت سوریه حتی بسیار راغب است که آن‌ها بازگردند. بسیاری از آنان نسبتاً بسیار جوان اند که برای بازسازی کشور بسیار مهم است.  طبیعتاً تحقیقات به عمل خواهد آمد که آیا آن‌ها در عملیات تروریستی شرکت داشته اند، ولی حکم عفو شامل افراد بسیار بسیار زیادی شده است. من از دوران اشتغالم  به عنوان مشاور وزیر آشتی اطلاع دارم.

س: یک فرد سوری که در اروپا زندگی می‌کند می‌گفت که روسیه هم در تاراج انرژی یعنی نفت و گاز سوریه سهیم است. واقعیت دارد؟
پ:
خیر! واقعیت ندارد. ما در هر حال می‌توانیم حوضه‌های نفتی سوریه را قابل اغماض بدانیم که تنها برای تأمین  کشور کفایت می‌کند ولی به درد صدور نمی‌خورد. حوضه‌های گازی که مورد استفاده قرار می‌گیرد در نواحی  پالمیر قرار دارد و در آنجا نیروهای روس مستقر نیستند. یعنی ادعای این‌که روسیه نفت و گاز ما را می‌دزد، حقیقت ندارد.

س: وضعیت بازسازی‌ها چگونه است؟ از یک طرف بازسازی‌های پس از جنگ و بازسازی‌های پس از زلزله. آیا کشورهای حوضه خلیج وعده کمک نداده بودند؟
پ:
تاکنون هیچ کشوری به طور اساسی کمکی برای بازسازی کشور نکرده است. آن‌چه تاکنون به دست ما رسیده، کمک‌های اضطراری انسان‌دوستانه بوده که عمدتاً از عراق رسیده. از کشورهای نفت‌خیز چند هواپیما با کمک‌های اضطراری انسان‌دوستانه  به سوریه اعزام شد که زیاد اساسی نبود. من شخصاً مظنونم که آن‌ها کمک‌های خود را مشروط بر پذیرفتن شرایطی می‌کنند و مهم‌ترین شرط احتمالاً  «عادی‌سازی» روابط با اسرائیل است. ولی تا وقتی که بلندی‌های جولان در اشغال باشد و تا وقتی که مسأله فلسطین حل نشده باشد، دولت سوریه این شروط را نخواهد پذیرفت.

س: آیا می‌توانی توضیحاتی در مورد نقش سازمان‌های کرد در سوریه ارایه کنی؟ آیا بین آن‌ها و ارتش سوریه جنگی درخواهد گرفت؟
پ:
اجازه دهید کمی به گذشته بازگردیم. اطلاعات غلط زیادی در مورد وضعیت و نقش مردمان کرد در سوریه ارایه می‌گردد. بسیاری از آن‌ها افسانه است. مثلاً هیچ جا در سوریه، حتی در  مناطق به اصطلاح «کردنشین»، یک اکثریت کرد وجود ندارد. ولی مسأله این نیست. هر فردی که در سوریه زندگی می‌کند و دارای تابعیت سوریه است دارای حقوق و وظایف مشابه است. این امر در مورد کردها نیز صدق می‌کند. در مناطق مرزی ترکیه کراراً اتفاق افتاد که آوارگان کرد در فرار از مقابل دولت ترکیه به سوریه پناه آوردند. آن‌ها نیز از جمله شانسی یافته اند که شاید در پناه ایالات متحده آمریکا بتوانند در سوریه یک کشور مستقل و یا خودگردان و یا چیزی شبیه به آن به دست آورند. در دوران حکومت ترامپ فاز کوتاهی وجود داشت که طی آن آمریکا علناً به این فکر بود که کمک‌های خود به کردهای مسلح را متوقف کند. بلافاصله هیأتی از طرف کردها عازم دمشق شد تا با دولت به تعامل بنشیند. بعد از این‌که آمریکایی‌ها به کمک‌های خود ادامه دادند، دیگر سخنی از تعامل و مذاکره وجود نداشت. به نظر من مسأله هنگامی از بین خواهد رفت که ایالات متحده واقعاً دست از حمایت مبارزه مسلحانه کردها  بردارد. در آن‌صورت آن‌ها راه گفت‌وگو با دولت در دمشق را دنبال خواهند کرد و همان‌طور که از گذشته با سایر گروه‌ها می‌شناسیم، می‌توان با مذاکره و تعامل به آشتی رسید.

س: سؤالی در مورد گروه واگنر که در حال حاضر بسیار در گفت‌وگو‌هاست: به گفته پریگوژین در سال ۲۰۱۸  گویا حادثه‌ای رخ داده بود. به گفته او  گروه واگنر وظیفه داشت امنیت حوضه نفتی  دیرالزور و حوضه گازی پالمیر را تأمین کند. حال گویا پریگوژین گفته که نیروی هوایی روسیه که قرار بود از آن‌ها حمایت کند، این کار را نکرد. از این طریق ۳۱۸ نفر از مزدوران واگنر به قتل رسیدند. آیا این روایت مورد تأیید تو نیز هست؟
پ:
ظاهراً اطلاعات غلط زیادی وجود دارد. این اطلاعات از کجا سرچشمه می‌گیرند، نمی‌دانم. واقعیت این است: ارتش سوریه در سال ۲۰۱۸ دیگر در دیرالزور نبود. تمام داستان گویا ۳۱۸ قربانی گروه واگنر واقعاً بی‌معنی است و آن‌هم، هم‌چنین به این دلیل چون امروز در موردش صحبت می‌شود ولی نه در سال ۲۰۱۸ که گویا رخ داده بود. گذشته از این، نزدیک‌ترین پایگاه روسیه به دیرالزور تقریباً ۵۰۰ کیلومتر از آن فاصله دارد و  فاصله آن از پالمیر باز هم بیش‌تر است. من کارشناس امور نظامی نیستم ولی این بدان معنی است که حمایت نیروی هوایی غیرممکن نیست، ولی بسیار سخت است. می‌دانیم که در این زمان بین روسیه و ایالات متحده قول و قراری وجود داشت که چه کسی، کِی و کجا پرواز می‌کند تا یک وقت برخورد مستقیم ایجاد نشود. طبیعتاً این را نمی‌توانم تأیید و یا تکذیب کنم که آیا رهبران روسیه به مزدوران واگنر خیانت کردند، ولی ۳۱۸ قربانی را غیرمحتمل می‌دانم.

س: همه می‌دانیم که اسرائیل تقریباً همه روزه و اغلب از بلندی‌های جولان به سوریه حمله می‌کند. در ایالات متحده آمریکا سیاست‌مداران صهیونیست غالب اند. طرح یک «اسرائیل بزرگ» و همین‌طور تلاشی سوریه هنوز در دستور کار صهیونیست‌ها قرار دارد. در این مورد چه می‌گویید؟
پ:
صهیونیست‌ها، و نه فقط صهیونیست‌های اسرائیلی، سوریه را قبول ندارند. به نظر من بحران سوریه از ابتدا  از سوی محافل صهیونیستی طراحی، آماده و به اجراء گذاشته شده بود. همه این‌ها در سایه به اصطلاح «بهار عربی». شخصاً تعجب نمی‌کنم که کشور صهیونیستی سرزمین‌های دیگران را غصب می‌کند و مردم را بیرون می‌راند، به قتل می‌رساند و به همسایگان خود حمله می‌برد. این‌ها همه بخشی از طرح صهیونیستی است. ولی آن‌چه مرا به تعجب وامی‌دارد سکوت در قبال آن است به ویژه سکوت در اتحادیه اروپایی. رسانه‌ها اغلب خبری پخش نمی‌کنند و یا کاملاً یک‌طرفه گزارش می‌دهند. این‌که ایالات متحده این‌طور رفتار می‌کند غیرمنتظره نیست ولی من از برخورد اتحادیه اروپایی متعجبم.

س: تحریم‌ها علیه ایران. ایران قبلاً نیز تحریم بود ولی چه چیز امروز تغییر کرده است؟
پ:
تحریم‌ها علیه ایران بسیار شدید شده است، در نتیجه وضعیت کشور بسیار بد است. این وضع طبیعتاً می‌تواند باز تغییر یابد، ولی در حال حاضر این‌طور است.

س: در حال حاضر وضعیت در مناطق اشغالی فلسطینی در حال انفجار است. آیا تأثیراتی بر سوریه خواهد داشت و اگر آری، کدام تأثیرات؟
پ:
فلسطین و مقاومت خلق فلسطین همیشه از طرف هر دولت سوری به ویژه از طرف خلق سوریه حمایت شده است. در اثر حملات مداوم  اسرائیل علیه سوریه که اشاره کردید از یک طرف باید سوریه به خاطر همبستگی با خلق فلسطین تنبیه شود و از طرف دیگر دولت صهیونیستی قصد دارد از این طریق انظار عمومی را از مناقشات و تضادهای درونی خود منحرف سازد. صهیونیست‌ها، و آن‌هم نه فقط  صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی، بلکه در کل اسرائیل می‌خواهند روی همه چیز تأثیر بگذارند.

س: نظر شما در مورد آشتی ایران و عربستان چیست؟
پ:
در حال حاضر این روند دارای پی‌آمدهایی برای سوریه نیست. ایالات متحده یک آشتی کامل را که به معنی  رهایی عربستان از نفوذ آمریکا خواهد بود، تحمل نخواهد کرد. باید امیدوار بود که رهبران عربستان این مسأله را درک کنند، زیرا جهت‌گیری این کشور به سوی چین و روسیه در جهت منافع ملی این کشور خواهد بود.