ghaza

بیانیهٔ جمعی از حامیان صلح و عدالت

 

تارنگاشت عدالت

 
برگرفته از: مطلب رسیده
چهارشنبه ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲
 
 
به نسل‌کشی در باریکهٔ غزه (داخائوی اسرائیلی – آمریکایی) خاتمه دهید!
 
 
 

بیانیۀ زیر به تشریح شرایط موجود، سوابق تاریخی و واکاوی ریشه‌ها و علل دور تسلسل “جنایات رژیم صهیونیستی ـ خیزش‌ها و مقاومت ملت مظلوم و بی پناه فلسطین (به ویژه در باریکه غزه) – جنایات رژیم صهیونیستی” می پردازد.

ما، با امضای بیانیه زیر، خواهان اعمال فشار همه انسانهای صلح طلب و آزادیخواه ایران و جهان بر رژیم جنایتکار اسرائیل، دولتهای غربی حامی آن، و به‌کارگیری کلیه تمهیدات لازم برای اجرای فوری خواسته‌های زیر هستیم:

  •  الزام دولت آمریکا و هم‌پیمانانش به توقف حمایت‌های سیاسی و نظامی از رژیم کودک‌کش و اجبار رژیم آپارتاید به توقف آنیِ جنایاتش در سراسر خاک فلسطین و به‌ویژه در باریکه غزه؛
  • لغو فوری محاصره و تحریمهای اعمال شده علیه باریکه غزه (این “بزرگترین زندان روباز جهان”) رسیدگی عاجل به نیازهای پزشکی ـ درمانی ساکنان باریکه غزه؛
  • خاتمه دادن به قطع آب و برق باریکه غزه و بازسازی فوری تأسیسات و زیرساخت‌های لازم برای تأمین آب، برق، مخابرات، و بازسازی فوری مناطق مسکونی، مدارس و دانشگاه‌ها؛
  • بررسی جنایات جنگی رژیم اشغالگر در محاکم صالحه بین‌المللی؛
  • فراهم آوردن زمینه‌های لازم برای تأسیس هرچه سریع‌تر کشور مستقل و آزاد فلسطین، و پذیرش حق ملت فلسطین برای تعیین سرنوشت و مقدرات خود.

چهارشنبه ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ / ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳

سوابق تاریخی، ریشه‌ها و علل دور تسلسل

“جنایات اسرائیل – خیزش‌ها و مقاومت ملت فلسطین – جنایات اسرائیل” :

الف) ماهیت رابطه آمریکا و اسرائیل

به اذعان عالیرتبه‌‌‌ترین مسئولان ایالات متحده، اسرائیل سرمایه‌گذاری آمریکا در خاورمیانه و رابطهٔ آمریکا و اسرائیل از ابتدا رابطه موکل (آمریکا) و وکیل (اسرائیل) برای مأموریتی در خاورمیانه بوده و فلسفۀ وجودیِ اسرائیل در کارگزاری امپریالیسم آمریکا و تأمین منافع آن در خاورمیانه خلاصه شده است. اما با پیچیده‌تر شدن تدریجی رابطۀ این دو ، شاهد پدیدۀ درهم تنیدگی آمریکا و اسرائیل و شکل‌گیری همبافتۀ USrael و رئیس و مرئوسی متقابل آنها هستیم. بدین ترتیب، در تمامی دوران شکل‌گیری این همبافته، امپریالیسم آمریکا در کلیه جنایات هولناک رژیم آپارتاید مسئولیت کامل دارد. (یادداشت ۱ پیوست)

ب) چرائیِ عدم تمکین اسرائیل به قطعنامه‌های سازمان ملل و قوانین بین‌المللی

عدم تمکین رژیم اشغالگر به هیچ‌یک از قطعنامه‌های متعدد سازمان ملل و قوانین بین‌المللی و به تمسخر گرفتن یکایک معاهده‌های صلح (“پیمان صلح کمپ دیوید”، پیمان‌های صلح اسلو۱ و اسلو۲) ناشی از اتکا و پشت‌گرمی آن رژیم به پدیدۀ درهم تنیدگی امپریالیسم آمریکا و رژیم آپارتاید اشغالگر است.

ج) ماهیت شهرک‌های مستعمراتیِ مجاور مرز غزه

احداث شهرک‌های مستعمراتیِ مجاورِ باریکۀ غزه در نقض آشکار و گستاخانۀ قوانین مصرّح بین‌المللی و با بی‌اعتنایی کامل به قطعنامه‌های سازمان ملل به این منظور صورت گرفته که رژیم اشغالگر، با تسلیح و اسکان راست‌گراترین بخش‌های جامعۀ مهاجر، هم ساکنان فلسطینیِ باریکۀ غزه (این “بزرگ‌ترین زندان روباز جهان“) و هم اقلیت فلسطینیِ حواشی این شهرک‌ها را به‌طور دائم در معرض تهدید و حرکات ایذایی جنونبار و تحقیرآمیزِ شهرک‌نشینان مسلح نگه دارد، تداوم اشغالگری را تسهیل و پایه‌های آن را مستحکم کند، و مناطق غصب شده را مستمراً گسترش دهد. شهرک‌نشینان فاشیست مسلک گرچه به‌صورت یک روال و با حمایت دولت، با آرامش خاطر و وجدانی آسوده به خشونت‌های فجیع و اقلیت کشی دست می‌زنند، اما هیچ‌گاه در عرصه بین‌المللی مورد مواخذه قرار نگرفته‌اند و در اسرائیل نیز از مصونیت حقوقی برخوردار بوده‌اند. (یادداشت ۲ پیوست)

د) چرائیِ عملیات “طوفان الاقصی”

به علل فوق، عملیات اخیر مبارزان جنبش حماس اقدامی منطبق بر قوانین بین‌المللی و قطعنامه‌های ۳۳۱۴ (سال ۱۹۷۴) و ۴۳/۳۷ (سال ۱۹۸۲) مجمع عمومی سازمان ملل در جهت رفع اشغال، مبارزه با تروریسم دولتی اسرائیل و احقاق حقوق پایمال‌شدۀ ملت فلسطین است. (یادداشت ۳ پیوست)

عملیات مبارزان حماس تبلور انفجار نزدیک به هشت دهه خشم فروخوردۀ یک ملت زندانی، محروم از همه حقوق انسانی و پیوسته تحقیر شده است. با نگاهی دیالکتیکی، اشغال همواره مقاومتی را برمی‌انگیزد. و مسئولیت اقدامات جنبش مقاومت با اشغالگران است. ماده ۲ “اعلامیه حقوق بشر و شهروندی، مصوب ۲۶ اوت ۱۷۸۹” تصریح می‌کند که مقاومت در برابر ظلم یک حق اساسی است.

حتی در دوران “آتش‌بس”، زندگی در باریکه غزۀ ۳۶۴ کیلومتری برای دو میلیون سیصد هزار تن سکنه آن (بیشترین میزان تراکم جمعیت در جهان) بی‌اندازه طاقت‌فرسا، پر رنج و محنت، و گاه مرگبار بوده است، در حدی که معنای واقعی “زندگی” در غزه، حتی در روزهای “آرام”، مرگ تدریجی است. (یادداشت ۴ پیوست)

ه) وضعیت غزه پس از عملیات “طوفان الاقصی”

قطع آب، برق و مخابرات، جلوگیری از رسیدن غذا و دارو و بمباران‌های سنگین و بی‌وقفۀ غزه، و حتی بمباران آمبولانس‌ها و مراکز امدادرسانی، بمباران مکرر بیمارستان‌ها (از جمله مراکز پزشکی سازمان ملل و صلیب سرخ و کشتار تیمهای شاغل، و در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۲/۱۷ اکتبر ۲۰۲۳ بمباران بیمارستان المعمدانی با قتل بیش از هزار تن و مدفون شدن صدها تن در زیر آوار، و سپس حمله هوائی ثانوی به امدادگرانی که در حال بیرون آوردن زنان و کودکان از زیر آوار بودند)، استفاده مکرر از بمب‌های ممنوعه فسفری، بمباران و ویرانی ۱۸ مدرسه، وارد آوردن خسارت به ۱۵۰ مدرسه دیگر و قتل ۱۲۷ معلم فقط در فاصله ده روزۀ ۱۵ ـ ۲۵ مهرماه، کشتار کودکان، خبرنگاران، و تبدیل غزه به ویرانه‌ای انباشته از اجساد آیا چیزی جز “قتل‌عام اسرا” در این “بزرگ‌ترین زندان روباز جهان” و جنایت جنگی است؟ و آیا سکوت مرگبار “جامعه جهانی” در قبال این جنایات جنگی مداوم جز به مفهوم تأیید این جنایات است؟ به گزارش “کمیته بین‌المللی صلیب سرخ”، قطع (آب و) برق توسط رژیم اشغالگر بیمارستان‌های غزه را به محلی صرفاً برای نگهداری اجساد تبدیل کرده است. “کمیته بین‌المللی نجات” نیز اعلام کرده است که “ما در مورد عواقب فاجعه‌بار انسانی در صورت ادامه خشونت هشدار می‌دهیم و خواستار احترام به قوانین بین‌المللی بشردوستانه هستیم.” رژیم اشغالگر به ۲/۲ میلیون انسان ساکن “بزرگترین زندان روباز جهان” اخطار می کند که برای فرار ۲۴ ساعت مهلت دارند، در حالی که غزه زندانی است بدون هیچ مفرّی. رژیم کودک کش به یک میلیون و اندی ساکنان شمال باریکه اخطار می کند برای نجات جان خود به سمت جنوب فرار کنند؛ سپس کاروان زنان، کودکان و سالخوردگان راهی جنوب را بمباران می کند. مقامات رژیم آپارتاید، یکی پس از دیگری، با بی شرمی بر بی اهمیت بودن جان غیرنظامیان فلسطینی تأکید می کنند. فاشیسم پنهان اسرائیل ـ غرب برای بیش از ۲/۲ میلیون انسان ساکن باریکه غزه دو راه بیشتر باقی نگذاشته است: یا تسلیم محض، بردگی و مرگ تدریجی در این “بزرگ‌ترین زندان روباز جهان“، یا مرگ آنی در اثر ترورها و زیر بارش بی‌وقفه بمب‌های ممنوعه فسفری. وزیر دارایی اسرائیل به‌صراحت می‌گوید: “فلسطینی‌ها فقط سه گزینه دارند: یا مهاجرت کنند؛ یا زندگی تحت انقیاد اسرائیلی‌ها را بپذیرند، یا بمیرند”. صهیونیستها، افزون بر غصب زمینهای فلسطینیان، زندگی آنها را هم غصب کردند. اما حتی اگر اسرائیل حماس را از بین ببرد، بی تردید حماس دیگری از جائی دیگر متولد خواهد شد.

در این میان، نقش رسانه‌های “شمال” جهانی طبق روال همیشگی بسیار مخرب بوده است. این رسانه‌ها، همسو با امپریالیسم نقش‌آفرینی و با ارائۀ گزارش‌های غیرواقعی و تبلیغات یک‌جانبه و دروغین، و عوض کردن جای ظالم و مظلوم در این نبرد مطلقا نابرابر، افکار عمومی را در سطح جهان فریفته‌اند ـ حال‌آنکه در جنایات هرروزه صهیونیست‌ها ــــ هدف قرار دادن کودکان، پرستاران و خبرنگاران (یادداشت ۵ پیوست) – دوربین‌ها و میکروفون‌های رسانه‌های “شمال” جهانی همواره عامدانه غایب بود.

و) تروریسم مدرن خاستگاه و ابزار ادامه حیات اسرائیل

عملیات تروریستیِ تشکیلاتی نظیر ایرگون، اشترن، و هاگانا برای هراس افکنی و فراری دادن فلسطینیانِ مهمان نواز و پناه دهنده زمینه‌ساز تأسیس اسرائیل بوده و تروریسم مدرن با نام اسرائیل گره خورده است. اما عملیات تروریستی صهیونیستها با تشکیل دولت اسرائیل متوقف نمی‌شود و به شکل تروریسم دولتی با ترور فلسطینیان و غیر فلسطینیان مستمرا ادامه ادامه یافته است . این اقدامات تروریستی ابزار و محصول ذهنیت بیمار و ایدئولوژی فاشیستی صهیونیسم است (یادداشت ۶ پیوست). با این پیش زمینه، اسرائیل که مساحت کنونی آن بیش از ۳ برابر اراضی تعیین شده در قطعنامه سازمان ملل برای تاسیس کشور یهود است مطلقاً قصد عقب‌نشینی از سرزمین‌های فلسطینی غصب شده در سال ۱۹۶۷ و بلندیهای جولان سوریه و کشتزارهای شبعای لبنان را ندارد زیرا این “کشور” تبلور خرافات افراطی، افسانه‌های کهنه، و نژادپرستی مرگبار کسانی است که خود را “قوم برگزیده” تلقی می کنند و تا تحقق وعده‌های خرافیِ مرتبط، و دست یافتن به اهداف فاشیستی صهیونیسم بین الملل، قصد توقف توسعه‌طلبی‌ها (“از نیل تا فرات” و تحقق رویای “اسرائیل بزرگ“) را ندارند. درواقع، این توسعه‌طلبی‌ها با روی کار آمدن دولت جدید راست افراطی ائتلافی نتانیاهو شدت گرفته است (مورخ اسرائیلی، شلومو سند در کتاب “اختراع قوم یهود “به جعلیات تاریخ‌سازان می‌پردازد).

این در حالی است که جهان در حال گذار و آبستنِ حوادثی بطئی و زایش “نو” است ـ زایشی که با دردهایی همراه است. اصرار بر ادامۀ روند شکست‌خوردۀ گذشته از سوی اسرائیل، ایالات متحده و بلوک غرب بشریت را تهدید می‌کند. حوادث اخیر فلسطین را نمی‌توان جدای از این پروسه ارزیابی کرد.

ح) وظیفه حامیان صلح و عدالت

با شهادت یک تن در هر ۵ دقیقه و قربانی شدن روزی ۹۰ کودک به‌طور میانگین در اثر بمبارانهای بی وقفه باریکه غزه (بیش از ۴۰۰۰ تُن فقط تا تاریخ ۲۳ مهرماه)، نجات جان بیش از دو میلیون و دویست هزار انسان بی‌پناه و زندانی در غزه نیازمند اقدام فوری است. مسئولیت جمعی ما حمایت از انسانهای بی پناهی است که نسل به نسل در حال ذبح شدن هستند. برای این مهم، و پیشگیری از استمرارِ قربانی شدن انسان و انسانیت، فردا دیر و هر ساعت حیاتی است. اگر نظام سلطه هزینه مظالم امپراتوری‌های اروپا در حق یهودیان را بی‌رحمانه به پای ملت فلسطین نوشت، اکنون پس از ۷۵ سال، وقت جبران مافات و احقاق حقوق ملت بی‌پناه و مظلوم فلسطین فرا رسیده است. جهت پیشگیری از عواقب فاجعه‌بار انسانیِ ناشی از ادامه خشونت‌ها، اقدام فوری، قاطع و جمعیِ نمایندگان همه ملت‌ها، سازمان‌ها، و تشکلات مردمی، احزاب سیاسی، فعالان صلح‌طلب و پیروان آیین‌ها و ادیان گوناگون – به‌ویژه یهودیان ضد صهیونیسم – به‌منظور تداوم تظاهرات گسترده و طیف گسترده‌ای از اقدامات (ازجمله نوشتن نامه، مکالمهٔ تلفنی و مراجعه به نمایندگان مجلس در همه کشورها) در حمایت از ملت مظلوم و بی‌پناه فلسطین و محکومیت زنجیرۀ بی‌پایان نسل‌کشی‌های رژیم کودک‌کش صهیونیستی و اعمال فشار و به‌کارگیری هرگونه تمهیدات برای اجرای خواسته‌های مصرحه در ابتدای بیانیه ضرورت حیاتی دارد.

  •  به ۷۵ سال اشغال گری رژیم آپارتاید باید پایان داد!
  • نسل کشی ملت بی پناه فلسطین را متوقف کنید!
  • شهرک‌های مستعمراتی اسرائیل باید برچیده شود!
  • لغو فوری محاصره و تحریمهای اعمال شده علیه باریکه غزه خواست همه ما است.

(مطالعه اطلاعات تکمیلی “پیوست بیانیه” توصیه می‌شود)

اسامی امضاکنندگان اولیه بیانیه

بهمن آزاد، مرضیه آذرافزا، ترانه آذین، محمدکاظم آذین، نادرآقایی، امید ابراهیمی، داوود ابراهیمی، حسن ابریشمی، شهرانگیز ابوطالبی، مصطفی احمدی، مژگان احمدیه، نادیا ادیبی، ثریا اردلان، محسن اسداللهی، کاوه اعتمادزاده، کمال اطهاری، مسعود امیدی، عالیه امیری، ثریا اردلان، دانیال ایمانی، امیرهوشنگ اطیابی، فرنوش اعتمادی، علی امیرنیا، وهمونا امیری، آکو امین، دنا بابااحمدی، خسرو باقری، رستم باقری، جمشید بامیری، علی اوسط بهاری، دوستعلی بهزادی، سامان بهزادی، حمید بهشتی، علی اکبر بهمنش، داریوش پارسا، همایون پارسی پور، علی پورآزادی، کامران پورصفر، مهداد تقوی، محمدتقی تقی زاده، زهره تنکابنی، مهناز تنکابنی، فرخ توانا، شیرین تولائی، کورش تیموری‌فر، علی جابری، نوشین حاتمی، شبگیر حسنی، طلیعه حسنی، اسدالله حسین زاده بحرینی، مرجانه حق پسند، محمد حقیقت، نادر خدادادی، بهروز خرم، بهاره خرم، کاوه خوشرو صفا، علی دادبخش، دیانا دانش، رقیه دانشگری، ایرج رشیدی، حسام روحانی فر، فرهاد روحی، نگار روئینیان، امیر رها، ناهید زمانی، مهرداد زنجانی، نسیم زند، رامان ساعد، داریوش سجادی، سعید سعادت، بهمن سعیدی، سیامک سلطانی، علیرضا (طاها) سلیمی شریعتی، آزرم سلیمانی، مهوش سلیمانی، نیرسادات سید علی، پروین شرابی، بهزاد شکریان، مازیار شکوری، گوهر شمیرانی، محمد حسن شوقی، فرزانه شهابی، فرناز شهابی، مهرداد (خلیل) شهابی، مهرناز شهابی، حمید شهرابی، مهدی شهرتی، منوچهر شهرکی، صادقه شیردل، ابراهیم شیری، رضا شیعه یان، اسفندیار صادق زاده، زری صدرنشین، ابراهیم صفری، لادن صفری، پروین ضرابی، راحله طارانی، کریم طارمی، سیامک طاهری، محمدرضا طاهریان، نسرین طاعتیان، محمودرضا عبدالهی، عباس عدالت، ایرج عصری، اسد (یحیی) عصری، جهانگیر علیزاده، لیدا فاضلی، محمود فاطمی، ایران فرجی، وحید فرخنده، بهناز فرمانبر، اشرف فهیمی، پروین فهیمی، خسرو فهیمی، مهین فهیمی، حمیرا قاسمی، احمدرضا قربانی، محمد قربانی، مهدی قشقایی، قدرت قلی زاده، نصرالله کامیاب، محمود کرد، اسد کشتمند، حبیب کلانتری، یدالله کنعانی، حسین کوشی، الناز کیان، ابوالقاسم (خسرو) گلستانی، عاطفه لامعی، نریمان لطیفی، اوژن محمدی، جمشید محمدی، ملیحه محمدی، مهوش محمدی پی، المیرا مرادی، یاور مرادی، مینو مرتاضی لنگرودی، محسن مسرت، محمد منصوری، احمد موسوی، شکوفه موُید، اسلام مهدوی، سارا بیگم مهدوی، کمال مهدوی، علی اشرف میرزایی، رضا نامداری، بدیعه نبوی، میرمحمود نبوی، نوید نبی پورآنتونی، فرزانه نوائی، کمال نورانی، محمدرضا نورشید، مهری نوری، احمد نویدی، آذر نیکان، زهره نیلی، فران نیکی، فرشید واحدیان، داریوش وثوقی، مهرزاد وطن آبادی، محمد وفائی یگانه، احمد هاشم پور، کریم یزدانی راد، حسن یوسفی اشکوری، عدالت یوسفی.

ــــــــــــــــــــــــــ

پیوست بیانیه جمعی از حامیان صلح و عدالت:

به نسل‌کشی در باریکه غزه (داخائوی اسرائیلی-آمریکایی) خاتمه دهید!

یادداشت ۱. ماهیت رابطه آمریکا و اسرائیل

فرانکلین روزولت، رئیس جمهور آمریکا در سالهای جنگ و چندی پس از آن، از پذیرفتن کشتی های حامل پناهندگان یهود از اروپا خودداری کرد و گفت “جا نداریم”. آمریکا می خواست یهودیان در خاورمیانه مستقر شوند: جای پائی برای آمریکا!

جو بایدن، سال‌ها پیش، در جایگاه یک سناتور:

«حمایت ما از اسرائیل مستلزم هیچ‌گونه عذرخواهی نیست. این بهترین سرمایه‌گذاری ما با هزینه کردِ (سالی) سه میلیارد دلار بوده است. حتی اگر اسرائیلی وجود نداشت، ما (ایالات متحده) باید آن را به وجود می‌آوردیم.»

جو بایدن، در جایگاه رئیس‌جمهور ایالات متحده (در پی چندین روز بمباران مستمر غزه با بمب‌های ممنوعه فسفری توسط اسرائیل، و پس از ارسال هواپیمای آمریکایی حامل تجهیزات نظامی برای ادامه کشتار در غزه):

«به اسرائیل گفته‌ام که پاسخ تل‌آویو باید قاطع باشد.»

سخنان دیروز و امروز بایدن شاهدی است بر این که اسرائیل سرمایه‌گذاری آمریکا در خاورمیانه و رابطهٔ آمریکا و اسرائیل رابطه موکل (آمریکا) و وکیل (اسرائیل) برای مأموریتی در خاورمیانه است. درواقع، فلسفۀ وجودیِ موجودیتی به نام اسرائیل در کارگزاری امپریالیسم آمریکا و تأمین منافع آن در خاورمیانه خلاصه می‌شود. از این رو، مسئولیت نهایی کلیه اقدامات اسرائیل در خاورمیانه به‌طور کامل با آمریکا است زیرا، به لحاظ حقوقی، موکل مسئول نهایی کلیه اقدامات وکیل در رابطه با موضوع وکالت است. امپریالیسم آمریکا آمر و مسئول نهایی و رژیم آپارتاید اشغالگر بازوی اجراییِ امپریالیسم آمریکا برای جنایات فرمایشی (“پاسخ قاطع”) در تأمین منافع مشترکشان است.

اما رابطۀ این دو شکل پیچیده‌تری به خود گرفته است و دیگر یکسویه نیست. نفوذ و تأثیرگذاریِ تعیین‌کنندۀ لابی‌های صهیونیستی بر سیاست‌گذاری‌ها و سیاست‌ورزی‌های آمریکا تا حد زیادی از سرمایه‌های تجاری، مالی و صنعتی کلان جامعه یهودی نشئت می‌گیرد که، تجمیع آن با رابطه وکیل ـ موکلِ فوق‌الاشاره و اشتراکات فرهنگی، مذهبی (“عهد عتیق”/”عهد جدید”)، و تاریخی (هر یک مستعمره‌ای که، در آن، ملت‌سازی با نسل‌کشی بومیان همراه بود)، رابطۀ دوسویه‌ای را شکل می‌دهد که منجر به پدیدۀ درهم تنیدگی آمریکا و اسرائیل و شکل‌گیری همبافتۀ USrael و رئیس و مرئوسی متقابل آنها می‌شود. بدین ترتیب، همبافتۀ “امپریالیسم آمریکا-آپارتاید اشغالگراسرائیل” در کلیه جنایات رژیم آپارتاید در تمامی دوران شکل‌گیری این همبافته مسئولیت کامل دارد.

یادداشت ۲. ماهیت شهرک‌های مستعمراتیِ مجاور مرز غزه

شهرک‌نشینان فاشیست مسلک هرروزه، با حمایت دولت، به خشونت‌های فجیع و اقلیت کشی دست زده و همواره از این بابت مصونیت داشته‌اند. ازجملهٔ جنایات آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد که رسانه‌های جهان “متمدن” از انعکاس آنها همواره خودداری کرده‌اند:

– تصرف اراضی برخوردار از آب و اخراج ساکنان آن؛
– مسموم کردن منابع آب آشامیدنی فلسطینیان؛
– مسدود کردن چشمه‌ها با سیمان؛
– جاری کردن مواد سمی در زمین های زراعی؛
– ریختن بنزین و به آتش کشیدن باغ‌های زیتون؛ برهنه کردن فلسطینی‌ها، ادرار کردن روی آنها و عکس‌برداری از این شناعت؛

گیدیون لوی، ستون نویس روزنامه هاآرتص، علت آرامش خاطر و وجدان آسوده شهرک‌نشینان فاشیست در رابطه با جنایات مرتکبه را “انسانیت زدایی” صهیونیست‌ها از فلسطینیان می‌داند که، از دیدگاه صهیونیست‌ها، موجب موضوعیت نیافتن حقوق بشر در مورد فلسطینیان می‌شود. پس “قوم برگزیده” با آرامش خاطر و آسودگی وجدان مرتکب چنین جنایاتی می‌شود.

یادداشت ۳. چرائیِ عملیات “طوفان الاقصی”

قطعنامه ۳۳۱۴ (سال ۱۹۷۴) مجمع عمومی سازمان ملل “حق همه مردم تحت سلطه رژیم های استعماری و نژادپرست یا دیگر اشکال سلطه بیگانگان برای تعیین سرنوشت، کسب آزادی و استقلال و مبارزه برای رسیدن به این هدفها، و درخواست و دریافت حمایت به این منظور” را مورد تایید قرار داد.

قطعنامه ۴۳/۳۷ (سال ۱۹۸۲) مجمع عمومی سازمان ملل نیزحق مسلم” مردم فلسطین و همه مردم تحت سلطه بیگانگان و استعمار برای تعیین سرنوشت خود را مورد تایید قرار داد و بر “مشروعیت “مبارزه مردمان برای رهائی از سلطه استعمار و سلطه و اشغال خارجی با همه ابزارهای موجود، از جمله مبارزه مسلحانه“، صحه گذاشت.

به عللی که برشمردیم، عملیات اخیر مبارزان جنبش حماس اقدامی به‌حق و منطبق بر قوانین بین‌المللی و قطعنامه های شماره ۳۳۱۴ (سال ۱۹۷۴) و ۴۳/۳۷ (سال ۱۹۸۲) مجمع عمومی سازمان ملل در جهت رفع اشغال، مبارزه با تروریسم دولتی اسرائیل و احقاق حقوق پایمال‌شدۀ ملت فلسطین است – حقوقی که “شمال” جهانی در طول نزدیک به هشت دهه گذشته بدون استثنا نادیده انگاشته و اشغالگران را در تعدی و تجاوزاتِ هرروزه مورد حمایت مطلق قرار داده است. عملیات اکتبر ۲۰۲۳ مبارزان جنبش حماس نتیجۀ اجتناب‌ناپذیر ۷۵ سال اشغال، بمباران، سرکوب، حبس، زندان، شکنجه، امحای فیزیکی تدریجی ملت فلسطین، توهین به مقدسات و محو تاریخ و فرهنگ آن ملت، ازجمله با ترور چهره‌های فرهنگی فلسطین، و استیصال و نومیدی فلسطینیان از اقدام مؤثر و قاطع نهادهای بین‌المللی تحت سلطۀ “شمال” جهانی برای رفع تجاوز و احقاق حقوق ملت فلسطین بوده است. عملیات مبارزان حماس همچنین در مقابله با برقراری رابطه رسمی از سوی دولت‌های سازش‌کار عرب با رژیم اشغالگر (“طرح صلح ابراهیم” ترامپ) با پشت کردن به فلسطینیان و نیز در جهت خنثی‌سازی توطئه‌های دولت شدیداً راست‌گرای ائتلافی نتانیاهو بود که سودای تخریب مسجدالاقصی و عملیاتی کردن طرح گسترش مرزهای اسرائیل “از نیل (در مصر) تا فرات (در عراق)” را در سر دارد (پایگاه اجتماعی راست‌گرایان افراطیِ حاکم همان یهودیان فاشیست‌ مسلک اسکان‌یافته در شهرک‌های مستعمراتی‌اند).

یادداشت ۴. “زندگی” غزه در دوران “آتش بس”: مرگ تدریجی

حتی در دوران “آتش‌بس”، زندگی در باریکه غزۀ ۳۶۴ کیلومتری برای ۲ میلیون ۳۰۰ هزار تن سکنه آن بی‌اندازه طاقت‌فرسا، پررنج و محنت، و گاه مرگبار بوده است:

– صف‌های بسیار طولانی بررسی مدارک در گذرگاه‌های مرزی در موارد زیادی مرگ بیماران و زنان باردار و نوزادانشان را در پی داشته است؛
– کهن‌سالان نیازمند بستری بدون همراهی حتی یک فرزند به بیمارستانی در آن سوی مرز راه یافته و در بیمارستان یکه و تنها جان داده‌اند؛
– مرز غزه بین همسران و نامزدها جدائی افکنده؛
– دانشجویان از امکان خروج و تحصیل در آن سوی مرز محروم شده‌اند؛
– رژیم آپارتاید از وجوه ارسالی مالیات کسر می‌کند بدون این که در قبال مالیات مکسوره خدماتی ارائه دهد؛ 
– سواحل غزه مورد هجوم قرار می‌گیرد و کودکان مشغول بازی به رگبار گلوله بسته می‌شوند؛ – قایق‌های ماهیگیری و صید ماهیگیران ضبط می‌شود.

آیا این “زندگی” مرگ تدریجی نیست؟
این در حالی است که یوری آونری فقید ]عضو سابق سازمان تروریستی ایرگون، سه دوره نماینده کنست (پارلمان اسرائیل) و در کهن‌سالی مؤسس جنبش “Gush Shalom” )ائتلاف صلح)] می‌گوید: کاتولیک‌ها که اسپانیا را از مسلمانان پس گرفتند، حکومت وحشت دینی راه انداختند. به یهودی‌ها و مسلمان‌ها گزینۀ دردناکی ارائه دادند: مسیحی شدن، قتل‌عام شدن یا کوچیدن. مسلمانان قتل‌عام شدند. اما فکر می‌کنید که صدها هزار یهودی که دست از دینشان برنداشتند به کجا گریختند؟ آغوش باز کشورهای مسلمان تقریباً همه‌شان را پذیرا شد. یهودی‌های سفاردی (اسپانیایی) در سراسر جهان، از مراکش در غرب تا عراق در شرق، از بلغارستان (که آن موقع بخشی از امپراتوری عثمانی بود) در شمال تا سودان در جنوب اسکان یافتند. آنها در هیچ کشور مسلمان اعدام نشدند. تا نسل‌کشی یهودیان به دست مسیحیان اروپائی در هولوکاست، این یهودی‌های پناهنده به کشورهای مسلمان روحشان از آزارهایی مانند شکنجه‌های تفتیش عقاید، سوزاندن مشرکان، کشتن دگراندیشان، اخراج‌های دسته‌جمعی وحشتناک (که تقریباً در تمام کشورهای مسیحی متداول بود) اصلاً خبر هم نداشت.

یادداشت ۵. برای رسانه‌های “شمال” جهانی، چه چیزهایی “خبر” نیست

رژیم آپارتاید صهیونیستی از توانائی مالی و سیاسی برای همراه کردن رسانه ها برخوردار است و به سهولت می تواند فضا را به سمت مورد نظر سوق دهد. “خبر”ها و عکس های ادعائیِ “در قفس کردن کودکان اسرائیلی” توسط حماس، که صدها میلیون نفر را در سطح جهان فریب داد، جعلی از کار در آمد. “خبر” سر بریدن ۴۰ نوزاد اسرائیلی ، که توسط دفتر نتانیاهو منتشر شده بود، نیز به اذعان رسانۀ فرانسوی منتشر کننده خبر جعلی بود. صدها کودک و نوزاد جان باخته از زیر آوارها بیرون کشیده شدند- همه کودکان و نوزادان فلسطینی.

رسانه‌های “شمال” جهانی (و حتی رسانه های هیندووات های فاشیست هند) بر غالب شدن و شدت گرفتن گفتمان فاشیستی در زندگی روزمره اسرائیلی‌ها دست‌کم طی ده سال گذشته چشم بسته‌اند.

– کشتن خانم شیرین ابو عاقله خبرنگار فلسطینی-آمریکائی در یازدهم نوامبر ۲۰۲۲ دست‌کم بیستمین مورد از کشتن خبرنگاران توسط رژیم صهیونیستی در یک دوره ۲۲ ساله بوده است. قتل خبرنگاران در ماه اکتبر جاری استمرار یافته است که از آن میان، به عنوان نمونه، می توان به قتل خبرنگار رویترز اشاره کرد.

– به گزارش روزنامه گاردین انگلستان، از سال ۲۰۰۰ تاکنون، بیست پرستار و پزشک نیز توسط نیروهای اسرائیلی به قتل رسیده‌اند.

– ریچل کوری، دختر ۲۳ ساله فعال صلح‌طلب آمریکائی نیز درحالی‌که همراه با دوستانش سعی داشت مانع تخریب خانه فلسطینیان شود زیر تیغه لودر اسرائیلی جان سپرد. نه دولت و نه کنگره ایالات متحده از این بابت کوچک‌ترین اعتراضی به دولت اسرائیل نکردند. نمایشنامه “نام من ریچل کوری است” که در بزرگداشت وی در تئاتری در نیویورک برگزار شده بود پس از فقط چند روز برچیده شد.

– وزیر دفاع کنونی اسرائیل مردم غزه را “حیوان‌های انسان‌نما” خوانده است؛

– در اسرائیل، تی‌شرت‌هایی مد بوده است که بر آنها جمله “یک تیر برای دو نفر” نقش بسته بود: تشویق به تیراندازی به زنان باردار فلسطینی- یک تیر برای مادر و جنینی که در رحم دارد؛

خانم آیلت شاکد وزیر جوان “دادگستری” اسراییل در ژوئیه ۲۰۱۴، در پستی فیسبوکی اعلام کرد که: ” تمام مردم فلسطین دشمن محسوب می‌شوند … ازجمله: کهن‌سالان و زنان فلسطینی، همه شهرها و روستاهای فلسطین، دارایی‌های فلسطین و زیرساخت‌هایش … باید خون همه‌شان ریخته شود. این شامل مادران شهدا … نیز می‌شود. مادران فلسطینی هم باید عاقبتی چون فرزندانشان داشته باشند. آنها هم باید به درک واصل شوند….” این پست فیسبوکیِ بیش از یک هزار بار در صفحه‌های فیسبوکی دیگران به اشتراک گذاشته شد.

– در اوت سال ۲۰۱۴، در مقاله‌ای در روزنامه “تایمز اسرائیل” ادعا شد که “زمانی خواهد رسید که رهبران سیاسی و خبرگان نظامی به این نتیجه برسند که گزینه دیگری جز سرپیچی از هشدارهای بین‌المللی نخواهد داشت و نسل‌کشی تنها راهِ رسیدن به هدف (دستیابی به آرامش شهروندان یهودی) است.“

– موشه فیگلین، معاون رئیس پارلمان اسرائیل و عضو حزب لیکودِ نتانیاهو، پافشاری می‌کرد که ارتش اسرائیل به هر طریق ممکن، فلسطینیان را به ترک غزه وادارد و در صورت ممانعت، آنها را بدون استثنا بکشد.

کدام‌یک از مطالب هولناک فوق در رسانه‌های غربی “خبر” شد؟

یادداشت ۶. شکل گیری با ترور، و تروریسم دولتیِ پساتأسیس:
ابزار و محصول ذهنیت بیمار و ایدئولوژی فاشیستی صهیونیسم

عملیات تروریستی (ازجمله کشتارجمعی در دهکده‌های دیر یاسین و کَفَر قاسم توسط تشکیلات تروریستی ایرگون، اشترن، و هاگانا برای ایجاد رعب و هراس و فراری دادن فلسطینیان که خود یهودیان مهاجر را پناه داده بودند) زمینه‌ساز تأسیس اسرائیل بوده است و تروریسم مدرن با نام اسرائیل گره خورده است. دولتمردان و صاحب‌منصبان اسرائیل همگی بدون استثنا (خود، یا در دوران اخیر، پدرانشان) از اعضای سازمان‌های تروریستی بوده‌اند. اما عملیات تروریستی اسرائیل با تشکیل دولت اسرائیل متوقف نمی‌شود. قتل‌عام فلسطینیان در اردوگاه‌های “صبرا و شتیلا” در لبنان زیر نظر ژنرال آریل شارون (مشهور به “قصاب صبرا و شتیلا”، بعداً نخست‌وزیر اسرائیل) در سال ۱۹۸۲ ، قتل‌عام اردوگاه پناهندگان “تل زعتر” (اردوگاهی تحت پوشش آژانس پناهندگان سازمان ملل) در لبنان در سال ۱۹۷۶ به دستور شیمون پرز نخست‌وزیر اسرائیل (و برنده “جایزه صلح نوبل”!)، قتل‌عام در بمباران محوطه تحت پوشش سازمان ملل در روستای قانا در لبنان در سال ۲۰۰۶ و کشتارهای جمعی مکرر در بمباران‌های باریکه غزه فقط نمونه‌هایی از تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی است.

این اقدامات تروریستی ابزار و محصول ذهنیت بیمار و ایدئولوژی فاشیستی صهیونیستی است که ذیلا به ارائه فقط چند نمونه از آنها بسنده می کنیم:

– “شما (فلسطینی‌ها) اینجا مثل سگ زندگی خواهید کرد. هرکس هم خواست برود، خب برود!” ـ موشه دایان، وزیر “دفاع” اسرائیل
– “آیا تا به حال دیده‌اید که مردمی به میل خود سرزمینشان را رها کنند؟ پس، اعراب فلسطین هم بدون اعمال خشونت از سوی ما از حق حاکمیت خود دست نخواهند کشید.” – ولادیمیر ژابوتینسکی، بنیان‌گذار و مدافع سازمان‌های تروریستی صهیونیستی
– “آشتی داوطلبانه با عرب‌ها چه حالا و چه در آینده موضوعیت ندارد…. صهیونیسم یک برنامه استعماری است و، بنابراین، موفقیت یا شکست آن به استفاده از نیروی نظامی بستگی دارد. عبری حرف زدن مهم است ولی متأسفانه مهم‌تر از آن این است که بتوانیم بکشیم.” – ولادیمیر ژابوتینسکی، بنیان‌گذار “سازمان تجدیدنظر در صهیونیسم،” سلف “حزب لیکود“.
– “باید عرب‌ها را بیرون ریخت و جایشان را گرفت.” – بن گوریون، اولین نخست‌وزیر اسرائیل
– “چیزی به اسم فلسطینی نداشتیم. آنها هرگز وجود نداشتند.” – گلدا مایر، نخست‌وزیر اسرائیل
– “چطور می‌توانیم سرزمین‌های اشغالی را پس دهیم؟ کسی وجود ندارد که آنها را تحویلشان دهیم.” – گلدا مایر، نخست‌وزیر اسرائیل
– کتاب تألیف جیمی کارتر، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا و مبتکر”طرح صلح کمپ دیوید” بین اسرائیل و مصر، تحت عنوان “فلسطین: صلح، نه آپارتاید” چنان مورد حمله قرار گرفت که به عذرخواهی وی انجامید.
– جهت ارعاب، یهودیان منتقد اسرائیل را “یهودی از خود متنفر” لقب می‌نهند.
– از آنجا که پروفسور ایلان پاپه، استاد تاریخ دانشگاه حیفا در کنست (پارلمان اسرائیل) تخطئه شد و عکس وی در یکی از روزنامه ها در مرکز سیبل قرار گرفت و چندین بار تهدید به مرگ شد، در سال ۲۰۰۸ اسرائیل را ترک گفت و در دانشگاه اگزیتر انگلستان تدریس می‌کند. آثار برجسته وی که به فارسی ترجمه شده‌اند: “پاکسازی قومی فلسطین”، “ده غلط مشهور در باره اسرائیل”.
– دکتر نورمن فینکلستین، نویسنده یهودی آمریکائی کتاب “صنعت هولوکاست”، پس از یک مناظره تلویزیونی با پروفسور صهیونیست الن درشوویتز، استاد حقوق دانشگاه هاروارد (و وکیل ترامپ) درباره سوءاستفاده صهیونیست‌ها از موضوع هولوکاست، تحت فشار پروفسور درشوویتز، کرسی تدریس خود در دانشگاه De Paul (دوره کارشناسی ارشد) را از دست داد و از ادامه دوره دکتری هم در آنجا محروم شد. اعتراضات دانشجویان بی‌ثمر بود.