USA

نئوفاشیسم در ایالات متحده آمریکا

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده:سارا کانت
برگرفته از:اوراق مارکسیستی
۴− ۲۰۲۱
 

اوایل ژانویه سال جاری تصاویر «حمله به کاپیتول» در واشنگتن دی.سی. در سطح جهان پخش شد. حتی پس از گذشت ماه‌ها از این واقعه هنوز پژواک رسانه‌ای این واقعه ادامه دارد. تحقیقات در این مورد که چگونه ممکن شد چنین حمله‌ای صورت گیرد، نشان می‌دهد که پلیس، سازمان امنیت داخلی و نیروهای انتظامی کاملاً غافلگیر شدند. و اگر واقعاً این طور باشد، باز معلوم می‌شود که دستگاه امنیتی ایالات متحده علیه کدام جریان به کار گرفته می‌شود، حداقل نه علیه نیروهای راست افراطی. در نتیجه تا به امروز روشن نیست که آشوبگران مسلح چه کمک هایی از طرف نیروهای انتظامی کاپیتول و یا از طرف سناتورها دریافت کردند. در حالی که در بسیاری از رسانه‌ها به ویژه افراد عجیب و غریبی چون  «شمن»ها با شاخ گاو برسر را تبلیغ و ترویج می‌کردند، کاملاً مشهود بود که بین آشوبگران تعداد زیادی از نونازیها که در دوران حکومت ترامپ شکوفایی چشم‌گیری پیدا کرده بودند، نیز شرکت داشتند. شورشگران از اقسأ نقاط ایالات متحده آمده بودند تا با این «حمله به کاپیتول» ادعای قدرت خود را علناً به نمایش بگذارند و ثابت کنند و در چارچوب تبلیغات مورد نظر ترامپ، علیه «پیروزی انتخاباتی ربوده‌شده» مبارزه کنند و خود را ««عامل» اعمال اراده خلق معرفی نمایند.

schamane

در بسیاری از رسانهها و آن هم نه فقط رسانه‌های چپ در این رابطه هرگاه کوشش شد این وقایع تعریف و تجزیه و تحلیل شود، از عبارت فاشیسم استفاده شد. حتی CNN نیز در تحلیل‌های خود نتوانست طفره رود و هرچند در لفافه گفت: ترامپ فاشیست نیست ولی این امر از خطر او برای دمکراسی ما نمی‌کاهد. (۲۴ ژانویه ۲۰۲۱) ولی “نیک کوهن” از “گاردین”  در پاسخ تحریک کننده خود گفت: «اگر ترامپ شبیه فاشیست ها است و مانند فاشیست‌ها عمل می‌کند، شاید واقعاً یک فاشیست است.» (گاردین ۱۶ ژانویه ۲۰۲۱)

در ستون‌ها، مقالات و مصاحبهها با دانشمندان، فاشیسم مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. برخی از نویسندگان به این امر اکتفأ  نموده و اشاره میکردند که در ایالات متحده آمریکا  در واقع هیچ زمینه تاریخی برای فاشیسم وجود ندارد و با وجود تمام محدودیتها قواعد دمکراتیک در زندگی روزمره  دولتی رعایت خواهد شد. “جیسون استانلی” استاد فلسفه در دانشگاه “ییل” طی مصاحبه ای با این نظریه مخالفت کرد و گفت:

«می‌توان یک رژیم دمکراتیک و یک سیستم اقتصادی سرمایه‌داری داشت ولی اگر بی عدالتی نژادی  و نابرابری شدید  وجود داشته باشد، در ان صورت ما دارای نیروهای اجتماعی و سیاسی فاشیستی خواهیم بود. آنها نیازمند نیروهای انتظامی مسلح خواهند بود تا با قیامهای بالقوه در محله‌های فقیرنشین اقلیتها مقابله کنند و از محلههای شیک و تمیز خود حفاظت نمایند.»

«از این رو باید در مورد جنبشهای فاشیستی اجتماعی و سیاسی و تاکتیکهای فاشیستی تعمق کنیم و در مورد شرایط لازم که این تاکتیک‌ها را کارا می سازد بیاندیشیم. و باید نگران بود  که یک رهبر فاشیست پدید آید که نوعی رابطه با هواداران خود برقرار کند، که بتواند به آنها بگوید که اقلیت‌ها علیه شما قیام خواهند کرد، که سیل مهاجرین به کشور شما به راه خواهد افتاد و خبرگان کشور شما را تنها گذارده‌اند و از این طریق رهبر نوعی ارتباط با هواداران خود برقرار خواهد کرد.»

او به عنوان  ارتباط ایدئولوژیکی،  White Supermacy  یعنی برتری نژاد سفید را مطرح میکند که در فاز «احیای سیاهان» یعنی ۱۳۰ سال پس از پایان جنگ با کنفدراسیون پدید آمد.

«جامعه شناس مشهور  “و.ا.ب. دوبوا”  آن را دستمزد روانشناختی  سفید بودن نامید. او این دستمزد مضاعف را که انسان صرفاً به خاطر سفید پوست بودن در آمریکا ، دریافت می‌کند، یعنی احساس ویژه بودن و یا مشروع بودن را تعریف کرد، و این احساس  با این اعتقاد اجین بود  که انسان مدام توسط افرادی غیرقانونی و مشروع احاطه شده است. این امر به پدید آمدن ترس و  نگرانی و واز بین رفتن اعتقاد به گذشته پرغروری  که دیگر سپری شده است دامن می زند. و رهبر فاشیست وعده میدهد این گذشته و این غرور را دوباره برقرار سازد.» (همانجا)

در رابطه با امروز و دوران ترامپ استانلی شاهد بود که چگونه حزب جمهوری‌خواه  و راست‌های سفید پوست زبان و نمادها را در سازوکارهای خود دستکاری می‌کنند تا مثلاً از شرکت سیاهان در انتخابات  در جورجیا جلوگیری کنند. ناسیونالیسم مسیحی، تئوری توطئهQAnon، جنبش کنفدراسیونچیهای نوین و شبه نظامیان و میلیشیای دست راستی به نظر “استانلی”  هسته مرکزی جنبش فاشیستی و فانتازی  آمریکا را تشکیل میدهند. او  در آخر ژانویه ۲۰۲۱ به این نتیجه رسید که هرچند ترامپ دیگر رئیس جمهور نیست ولی جنبش نوفاشیستی در حال پیشروی است و دمکراسی آمریکایی  هنوز در خطر است.

هرکس که بیشتر خود را با گروه‌های راست افراطی در ایالات متحده آمریکا مشغول کرده باشد  میداند که گروه‌های نئوفاشیست و نژادپرست تنها در صحنه‌سازی‌های خشونت‌آمیز کوکلوکس‌کلان دارای سنت طولانی نیستند. چنین جنبشهایی حداقل از طرف WASP(پروتستانهای آنگلوساکسون سفید پوست) که خود را «الیت» آمریکایی و «وایت سوپرماسیست» میدانند، تقویت میشود. ولی طیف گروه های فاشیست و نژادپرست به مراتب گستردهتر است.

سازمان مدنی SPLC (مرکز مبارزه با فقر در جنوب) که از ۲۰ سال پیش فعالیت‌های گروههای راست افراطی در ایالات متحده را رصد میکند در گزارش سالانه خود در سال ۲۰۱۸ لیستی از ۱۰۰۰ گروه نفرت  Hate Groups تهیه کرد که بعضاً در ایالت‌های منفرد وجود دارند ولی به طوری با یک‌دیگر مربوطند که میتوانند اقدامات مشترک خود را سازماندهی کنند.

بزرگترین خطری که از جانب این گروههای فاشیستی برمیخیزد، گرایش فزاینده به اعمال خشونت، همراه با استفاده (قانونی) از سلاح در ساختارهای خود است. در سال‌های اخیر چندین بار در مورد کشتارهایی گزارش داده شد، از جمله در مورد جوان ۲۱ ساله‌‌ای که در یک شعبه از “والمارت” در شهر مرزی “ال پازو” در ایالت تکزاس ۲۲ نفر انسان را به قتل رساند. قبل از این کار او در اینترنت مانیفستی علیه مهاجرین آمریکای لاتینی منتشر نموده بود. حمله به کنیسه‌ها در پنسیلوانیا و کالیفرنیا نیز هنوز در خاطره‌ها مانده است. متهمین اعمال تبهکارانه خود را با این استدلال بیپایه که گویا این طرح یهودیان است که قصد دارند سفیدپوستان آمریکایی را به کمک مهاجرین از آمریکا بیرون بیافکنند، توجیه میکنند.  در سال ۲۰۱۷ یک نئونازی در “شارلوت ویل” با خودروی خود عامداً به گروهی از ضدفاشیست‌ها زد و یکی از تظاهرکنندگان زن را آن چنان مضروب کرد که کمی بعد جان سپرد. تنها در سال ۲۰۲۰  سی و نه‌نفر قربانی ترور راست شدند که در تاریخ ۲۵ سال گذشته بی‌سابقه بود.

این خشونت از جانب افراد منفرد اعمال نمیشود بلکه روز به روز بیشتر از طرف شبه نظامیان نئوفاشیست «سه درصدیها»، که علناً با سلاح‌های اتوماتیک و سنگین خود، خود را برای یک جنگ داخلی آماده میکنند و در این رابطه به گویا سهدرصد شهروندی که در جنگ استقلال  شرکت داشتند، استناد میکنند. همانطور که تحقیقات ضدفاشیستی در مورد یک گروه شبه نظامی نئوفاشیستی The Base نشان داد، این گروه‌ها  به ویژه از بین نظامیان سابق و یا هنوز فعال سربازگیری میکنند.

در اکتبر  ۲۰۲۰ پلیس FBI  در ایالت میشیگان یک سازمان شبه‌نظامی دیگر را  کشف کرد که در نظر داشت فرماندار دمکرات ایالت، “گِرِتچن ویتمان” را برباید و گویا به دلیل اعتراض به قواعد سخت کورونا در این ایالت، پس از یک دادگاه نمایشی  به قتل برساند. روی‌هم رفته ۱۷ نفر مظنون به شرکت در این توطئه دستگیر شدند که اسلحه، مواد منفجره و مواد لازم دیگر برای این جنایت را سازماندهی کرده بودند.

مشهورترین و با نفوذترین گروه شبهنظامی نئوفاشیست، “جوانان مغرور “Proud boys  است که از سال‌ها پیش کوشش می‌کند شبه نظامیان و دیگر «گروههای نفرت» با مراکز ایدئولوژی دست راستی و  جنبش alt-right را به یکدیگر مرتبط سازد. تظاهرات Unite the Right در سال ۲۰۱۷ در شارلوتویل چنین کوششی بود. در نوامبر سال ۲۰۲۰ آنها با این روح  اشتراکاً با جنبش «دزدی را متوقف سازید» Stop the Steal که مدعی پیروزی ترامپ در انتخابات بود در “رالی” پایتخت ایالت نورث‌کارولاینا دست به تظاهرات زدند.

زیاد مشهود نیست که نیروهای انتظامی آمریکا به طور جدی  علیه چنین گروه‌هایی اقدام میکنند، بلکه بیشتر این احساس پدید می‌آید که گروههای نئوفاشیست و هواداران ترامپ  در تظاهرات ضد فاشیستی به عنوان آژان پرووکاتور عمل میکنند تابرای دخالت خشونت آمیز پلیس بهانه ایجاد کنند. و حتی بدتر، در ماه مه ۲۰۲۰ آشکار شد که در پلیس ایالتی شیکاگو  یک افسر پلیس به نام “رابرت بکر”  یکی از افراد فعال  «جوانان مغرور» کانال تلگرام بود که گردهماییهای این گروه را سازماندهی می‌کرد و در مورد روابط خود در پلیس و دولت لاف میزد و گزافه می‌گفت.

این چنین رفتار خشونتآمیز پلیس از طرف ترامپ که در رابطه با تظاهرات ضد نژادپرستی خواستار برخورد خشن با «آشوبگران» بود، تشویق و ترغیب می‌شد. او در یکی از سخنرانیهای خود در کاخ سفید این ناآرامیها را «اقدام تروریست‌های داخلی» نامید و «راه حل سادهای» را  اعلام کرد: «ایاات متحده آمریکا  سازمانهای ضدفاشیستی را در لیست سازمانهای تروریستی قرار خواهد داد.» و وزیر دادگستری وقت “بیل بار” اضافه کرد  پلیس فدرال دستور گرفته که سازمان‌دهندگان اعتراضات  ضدفاشیستی را شناسایی کند . «خشونت سازمان یافته  از طرف سازمانهای ضدفاشیستی و سازمان های مشابه صورت میگیرد» او گفت این «تروریسم داخلی است». این چنین بدنام کردن و تبهکار جلوه دادن جنبش ضدنژاد پرستی انسان را به یاد دوران هولناک “مک‌کارتی” در دهه ۱۹۵۰ می‌افکند که هزاران فرد دمکرات، هنرمند و اعضای سندیکا به جرم «نزدیکی بود به کمونیسم» مورد پیگرد قرار گرفتند. با اینحال مقاومت اجتماعی در اشکال مختلف صورت میگیرد.

با پایان دوران ترامپ طبیعتاً معضل برطرف نشده است. هرچند که نئوفاشیستها دیگر نمی‌توانند  روی حمایت مستقیم و غیرمستقیم کاخ سفید حساب کنند ولی آنها به تبلیغ نفرت و اقدامات خشونت‌آمیز خود ادامه خواهند داد به این امید که کشور را مطابق با روح فاشیستی تغییر دهند. از این رو مقاومت اجتماعی  در مقابل این روند که سازمان‌های جنبش کارگری نیز در آن شرکت دارند لازم به نظر میرسد. چندین سال پیش  سندیکای معلمین  آمریکا AFT که دارای بیش از ۱،۷ میلیون عضو است متعهد شد فعالانه علیه « گروههای فاشیستی مبلغ نفرت … هرلحظه که در محله های ما، مدارس ما و کشورما ظاهر شوند» فعالانه مبارزه کند.

به عنوان گروه‌های نفرت صریحاً کوکلوکس کلان، NSM جنبش ناسیونال سوسیالیستها، حزب کارگر سنتگرا  Traditionalist Worker Party و همراه آن «پیمان ملی آریایی»  Aryan National Alliance فاشیستی معرفی می‌شوند  زیرا این سازمان‌ها و سازمان‌های دیگر نژاد پرست تهدید جانی  برای مردمان رنگینپوست، فراریان، مهاجرین، مسلمانان، بومیان، یهودیان و زنان محسوب میشوند.

سندیکای معلمین  حضور گروه‌های مبلغ نفرت فاشیستی را تهدید مستقیم  کلیه شهروندان زحمتکش  می داند زیرا، نیروهای «وایت سوپرماسی» «این هدف را دنبال می‌کنند که سندیکاها را از بین ببرند زیرا آنها نگرانند که سندیکاها  کارگران فراملیتی و فرانژادی را متحد کرده و آنها را قادر سازند در مقابل حملات آنها مقاومت کنند.»

از این رو AFT کلیه سندیکاهای آمریکا را فرا می‌خواند تا مبارزه علیه «برتری سفید» و شونیسم ملی  را نه به عنوان گفتمان انتزاعی  بلکه به عنوان بخشی از دستور کار اجتماعی، سیاسی و سازمانی خود محسوب کنند.