bibi

بی بی! حریص نباش

بنیامین نتانیاهو که در روزهای نخست چنگ و دندان نشان می‌داد و از نابودی حماس سخن می‌گفت، حالا راه‌حل‌های جایگزین را سبک و سنگین می‌کند تا بلکه باز هم بتواند در قدرت بماند.

 اسرائیل هر روز صبح فرو می‌پاشد، تکه‌هایش را برایش جمع می‌کنند و ضعیف‌تر از قبل ادامه می‌دهد. این اتفاقی است که ۵۷ بار تاکنون تکرار شده است؛ یعنی درست از روز اجرای عملیات «طوفان الاقصی» مقاومت اسلامی. بنیامین نتانیاهو که در روزهای نخست چنگ و دندان نشان می‌داد و از نابودی حماس سخن می‌گفت، حالا راه‌حل‌های جایگزین را سبک و سنگین می‌کند تا بلکه باز هم بتواند در قدرت بماند. صهیونیست‌ها، در این دو ماه از چند جبهه در فشار بودند و هستند. جبهه نخست، جنگ در شمال و جنوب. جبهه دوم اعتراضات داخلی و جبهه سوم اعتراضات افکار عمومی جهان و کشورها نسبت به تداوم جنایت صهیونیست‌ها. در جبهه نخست، روز گذشته گردان‌های عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس از مورد هدف قرار دادن اسرائیلی‌ها در شرق منطقه جوهرالدیک واقع در مرکز غزه و کشته شدن «۶۰ سرباز اسرائیلی» خبر داد. طبق بیانیه قسام، ساعت ۴:۳۰ بامداد به وقت محلی بعد از انفجار بمب‌ها، یکی از نظامیان قسام برای از پا درآوردن نظامیانی که از این عملیات جان سالم به در بردند، به محل انفجار رفته و بعد از اتمام مأموریت به موضع خود بازگشته است. بزرگی این عملیات زمانی قابل درک است که آن را با تعداد تلفات رسمی اعلام شده از سوی ارتش اسرائیل قیاس کرد. ارتش اسرائیل در آخرین بیانیه خود درباره شمار تلفات نظامیان این رژیم از آغاز نبرد زمینی در غزه اعلام کرده ۷۲ نظامی خود را از دست داده است. به عبارت ساده‌تر، تقریبا مقاومت در یک روز به اندازه تمام طول جنگ نظامی صهیونیست به هلاکت رسانده است. مشخص نیست این عملیات، نشانه قابلیت‌های جدید اطلاعاتی- عملیاتی گروه‌های مقاومت یا پتانسیل جدید آن است یا خیر اما اگر در روزهای آینده نیز مقاومت بتواند حتی یک‌سوم رقم اعلام شده از ارتش صهیونیستی تلفات بگیرد، معادلات در میدان تا حدود زیادی تغییر خواهد کرد. در جبهه داخلی نیز اوضاع چندان مساعد نیست. خانواده سایر اسرای صهیونیستی که در نوار غزه هستند، شنبه شب تظاهرات گسترده‌ای در تل‌آویو برپا کردند. تداوم جنگ و عدم آزادسازی اسرا بدون توافق، فشار عیله نتانیاهو را تشدید خواهد کرد. به این اعتراضات باید اختلافات بالاگرفته در کابینه درباره جنگ را نیز اضافه کرد. اما جبهه سوم که همچون جبهه نخست سخت‌ترین فشارها را علیه دولت نتانیاهو به همراه داشته است، تظاهرات مردم در سراسر جهان است. طبق آمارهای چند هفته گذشته ۹۵ درصد تظاهراتی که در سطح جهان برگزار شده، در حمایت از فلسطین و علیه جنایت صهیونیست‌ها بوده است. تظاهرات گسترده مردمی در غرب، دولت‌های این کشورها را تحت فشار قرار داده تا علیه صهیونیست‌ها و جنایات‌شان موضع‌گیری کنند. شدت اعتراضات به صهیونیست‌ها و عمق جنایات آنها چنان بوده که روز گذشته کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا نیز بالاخره ناچار شد به آن واکنش نشان دهد تا بلکه دولت آمریکا از فشار افکار عمومی نجات پیدا کند. هریس از اسرائیل خواسته تا به قوانین بشردوستانه و بین‌المللی احترام بگذارد. او گفته تعداد بیش‌ از حدی از فلسطینیان بی‌گناه کشته شده‌اند. معاون رئیس‌جمهور آمریکا که با خبرنگاران در حاشیه اجلاس تغییرات اقلیمی در دبی گفت‌وگو می‌کرد، افزود: «صراحتا ابعاد رنج‌های غیرنظامیان و تصاویر و ویدئوهایی که از غزه بیرون می‌آیند وحشتناک هستند.»

این تذکرات منحصر به هریس نبوده و لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا «حفاظت از غیرنظامیان» را تنها راه جلوگیری از «شکست استراتژیک» اسرائیل دانست. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز حالا از پایان یافتن جنگ سخن می‌گوید. رئیس‌جمهور فرانسه خواستار روشن‌شدن اهداف اسرائیل در جنگ غزه و تلاش بیشتر تل‌آویو برای آتش‌بس گسترده‌تر شد. مکرون، هشدار داد که هدف اسرائیل برای حذف گروه فلسطینی حماس، خطر آغاز جنگی یک‌دهه‌ای را در پی دارد. مکرون در کنفرانس مطبوعاتی در حاشیه اجلاس آب‌و‌هوایی COP28 در دبی گفت: «دستیابی به نابودی کامل حماس به این معنی است که جنگ ۱۰ سال طول خواهد کشید.»‌ او افزود: «بنابراین این هدف باید روشن شود.» مکرون همچنین خواستار تشدید تلاش‌ها برای دستیابی به یک آتش‌بس پایدار در غزه شد. ‌او گفت: «این وضعیت مستلزم تلاش‌های فزاینده برای دستیابی به آتش‌بس پایدار، آزادی همه اسرا، اجازه کمک‌های فوری به غزه و تضمین امنیت اسرائیل است.» ‌مکرون نگرانی شدید خود از بابت غیرنظامیان غزه را ابراز کرده و دو هفته پیش در یک تماس تلفنی به نتانیاهو گفت «تلفات غیرنظامی بسیار زیادی» در جریان حمله اسرائیل وجود دارد.

 شکست استراتژیک چیست؟
یک روز پس از شکست مذاکرات بر سر تبادل اسرا و ازسرگیری تجاوز رژیم‌صهیونیستی، مقامات آمریکایی‌ که پیش از این با ملاحظه و در لفافه به تل‌آویو درباره تبعات جنایاتش هشدار می‌دادند، صریح‌تر اظهارنظر کردند. پس از کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا نیز نسبت به تبعات کشتار غیرنظامیان هشدار داد. او در سخنانی در مجمع دفاع ملی ریگان در کالیفرنیا گفت که ایالات متحده درس‌های سختی را در عراق و افغانستان در مورد کشتار و آواره کردن غیرنظامیان آموخته است. او که خود فرماندهی نیروها در خاورمیانه را برعهده داشته، گفت درس این نیست که شما می‌توانید در جنگ شهری با محافظت از غیرنظامیان پیروز شوید، «درس این است که شما «فقط» می‌توانید در جنگ شهری با محافظت از غیرنظامیان پیروز شوید.» آستین به جنگ غزه اشاره کرد و با بیان جملاتی که رسانه‌ها آن را «هشدار علنی شدید» به اسرائیل تفسیر کردند، گفت که «اگر اسرائیل تمام تلاش ممکن را برای محافظت از غیرنظامیان انجام ندهد، ممکن است به «راندن [فلسطینی‌ها] به آغوش دشمن کمک کند» و «یک پیروزی تاکتیکی را با شکست استراتژیک» جایگزین کند.»

شاید درباره شکست استراتژیک تعریف واحدی وجود داشته باشد اما درمورد اینکه چه چیزی این شکست را مشخص می‌کند، اتفاق نظری وجود ندارد. بررسی هزینه‌های «خون و گنج» در مقابل منافع و تهدیدات احتمالی آینده، شکست یا پیروزی راهبردی را نشان می‌دهد. به‌عنوان نمونه آمریکا در افغانستان در ابتدا پیروزی تاکتیکی به دست آورد اما به دلیل ناتوانی در دولت‌سازی و تقدیم افغانستان به طالبان، شکست استراتژیک را تجربه کرد؛ شرایط تناقض‌آمیزی که یک طرف پیروز میدان نبرد است اما عملا شکست خورده‌ است. به عبارت ساده‌تر «پیروز شدن در نبرد، باختن جنگ» تفسیر شکست استراتژیک است و می‌تواند ضمن کاهش اعتبار، هزینه‌های زیاد یا فعال کردن تهدیدات در آینده را به دنبال داشته باشد. این دقیقا همان نقطه‌ای است که آمریکایی‌ها نسبت به آن ابراز نگرانی کرده‌اند وگرنه این آمریکایی‌ها بودند که در هفته‌های نخست مانع برقراری آتش‌بس بودند و اکنون نیز صراحتا تاکید دارند «اجازه نخواهیم داد حماس پیروز شود.» پولیتیکو نوشته که دولت بایدن به‌طور خصوصی به همتایان اسرائیلی خود درباره تلفات انسانی حملات هوایی اسرائیل در غزه هشدار داده است. در روزهای نخست جنگ، جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا و باراک اوباما رئیس‌جمهور اسبق این کشور، همین هشدارها را در قالب «نصایح پدرانه» به صهیونیست‌ها می‌کردند. بایدن در جریان سفر به سرزمین‌های اشغالی به جنگ‌های آمریکا در افغانستان و عراق اشاره کرد و از «عدالت» در میدان نبرد حرف زد؛ عدالتی که در مقابل خشم بی‌حساب تعریف شده بود. رئیس‌جمهور آمریکا تایید کرد که «درحالی‌که به دنبال عدالت رفتیم، اشتباهاتی نیز داشتیم.» اوباما هم اقدامات ضدبشری اسرائیلی‌ها نظیر «ممنوعیت ورود آب و مواد غذایی به غزه» را منجر به «موضع‌گیری شدیدتر ضداسرائیل تا چند نسل بعد» دانست. این بیان ساده شکست استراتژیکی است که آستین هم به آن اشاره کرده است. اوباما تلویحا هشدار داده بود که این اقدامات نتیجه «معکوس» دارد.

 مقامات غربی در اصل چه می‌گویند؟
در ارزیابی اهداف نباید محصولات جانبی یک اقدام از نظر دور بمانند. اظهارات رئیس‌جمهور فرانسه، معاون رئیس‌جمهور و وزیر دفاع آمریکا درباره لزوم پایان دادن به جنگ، برای تقویت مجدد جایگاه اخلاقی غرب است که به دلیل حمایت از رژیم دچار آسیب شده و با فشار افکار عمومی صورت پذیرفته است اما این به معنای تسلیم کامل غرب در برابر فشارها نیست. آنها در ابتدا از کشتارها حمایت کرده و خود نیز در بروز آن نقش داشتند. این همراهی اولیه نشان می‌دهد همراهی آنها با موج افکار عمومی در حال حاضر، یک حربه است و ناشی از حقیقت نیست. آنها نه در برابر فشارها تسلیم شده‌اند و نه استدلال اخلاقی افکار عمومی در محکومیت کشتار فلسطینی‌ها را پذیرفته‌اند بلکه به دلیل اجبار با آن همراه شده‌اند. از این‌رو غرب تلاش دارد در چهارچوب این تحمیل صورت گرفته به خود، ابتکار عمل خود را نشان دهد. اظهارات مقامات غربی ضمن برآورده کردن انتظارات افکار عمومی از آنها و تقویت جایگاه اخلاقی غرب، به‌عنوان یک محصول جانبی تلاش دارد پیروزی رژیم را نیز به افکار عمومی القا کند. این موضع‌گیری‌ها به زبان ساده به رژیم می‌گویند دشمن خود را درهم کوبیدی، بس است، ضربات بیشتری لازم نیست. این را می‌توان از اظهارات لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا فهمید. او به رژیم می‌گوید «پیروزی تاکتیکی»، یعنی درهم کوبیدن غزه و آسیب به توانایی‌های حماس را با «شکست استراتژیک» جایگزین نکند؛ شکستی که به معنای تضعیف بیش از پیش جایگاه اخلاقی رژیم در افکار عمومی بوده و همچنین می‌تواند به رشد اعضای گروه‌های مبارز فلسطینی به دلایل گوناگون بینجامد. وزیر دفاع آمریکا آشکارا رژیم را پیروز جنگ معرفی کرده و تنها برای عدم آسیب دیدن بیشتر نظامیان از تل‌آویو درخواست می‌کند بیشتر از این به جنگ ادامه ندهد. موضع آستین که به‌طور گسترده در رسانه‌ها منتشر شده، علاوه‌بر معرفی رژیم به‌عنوان پیروز و درخواست از تل‌آویو برای اتمام جنگ، تلاش کرده این فرصت را به صهیونیست‌ها بدهد تا پایان جنگ را ناشی از فشار و درخواست متحدان جا بزنند. این درحالی است که تل‌آویو در جنگ به بن‌بست رسیده است.